responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 463

مى‌كند، و اين معنا را مقيد به قيد اذا نموده كه جزاء و جواب باشد.

در تفسير روح المعانى گفته: جبرى مذهبان با اين آيه بر مذهب خود استدلال كرده‌اند، و قدريه آيه قبل را دليل مذهب خود گرفته‌اند[1].

امام فخر رازى گفته: به طور كلى كمتر آيه‌اى از قرآن كريم ديده مى‌شود كه دلالت بر يكى از اين دو مذهب كند و دنبالش آيه ديگرى به آن مذهب ديگر دلالت نكند، و اين جز امتحانى از ناحيه خدا نيست، تا علماى راسخون در علم از مقلدين متمايز گردند[2].

مؤلف: اين دو آيه هر دو حق است و لازمه حق بودن آن دو ثبوت اختيار براى بندگان در اعمال و نيز اثبات سلطنت گسترده‌اى براى خداى تعالى است در ملكش كه يكى از ملك‌هاى او اعمال بندگانش است و همين است مذهب امامان اهل بيت (ع).

[معناى جمله:(وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ) و معنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى‌كند]

(وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ ...) اين آيات همانطور كه بيان شد در مقام تهديد كفار است، كفارى كه فساد اعمالشان به حدى رسيده كه ديگر اميد صلاح از ايشان منتفى شده است. و اين قسم فساد مقتضى نزول عذاب فورى و بدون مهلت است، چون ديگر فائده‌اى غير از فساد در باقى ماندنشان نيست، ليكن خداى تعالى در عذابشان تعجيل نكرده هر چند كه قضاى حتمى به عذابشان رانده.

چيزى كه هست آن عذاب را براى مدتى معين كه به علم خود تعيين نموده تاخير انداخته است.

و به همين مناسبت بود كه آيه تهديد را كه متضمن صريح قضاى در عذاب است با جمله‌(وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ) افتتاح نموده تا به وسيله آن دو وصفى كه در آن است عذاب معجل را تعديل نمايد و اصل عذاب را مسلم كند تا حق گناهان مقتضى عذاب رعايت شده باشد و حق رحمت و مغفرت خدا را هم رعايت كرده باشد و به آن خاطر عذاب را تاخير اندازد.

پس اين جمله، يعنى جمله‌(الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ) با جمله‌(لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ) به منزله دو نفر متخاصم‌اند كه نزد قاضى حاضر شده داورى مى‌خواهند. و جمله‌(بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا) به منزله حكم صادر از قاضى است كه هر دو طرف را راضى نموده حق هر دو طرف را رعايت كرده است. اصل عذاب را به اعمال نارواى مردم و به انتقام الهى داده و مساله مهلت در عذاب را به صفت مغفرت و رحمت خدا داده است، اينجا است كه مغفرت الهى اثر آن اعمال را كه عبارت است از فوريت عذاب برمى‌دارد- و محو مى‌كند و صفت رحمت حياتى و دنيايى را به آنها افاضه مى‌فرمايد.


[1] روح المعانى، ج 15، ص 304.

[2] تفسير كبير، فخر رازى، ج 21، ص 142.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست