نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 525
چهارم اينكه: جمله(إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ
تَعْبُدُونَ) خطاب به مؤمنين است، چون
تنها مؤمنين هستند كه خدا را عبادت مىكنند، و جز او را نمىپرستند، و قصر مستفاد
از جمله كه از مقدم آوردن مفعول بر فعلش استفاده مىشود قصر قلب است (كه معنايش در
پاورقى مجلدات ديگر اين كتاب گذشت) و غير مؤمنين، يعنى مشركين، خدا را نمىپرستند،
بلكه بتها و آلهه را مىپرستند.
بعضى[1] از مفسرين خطاب آيه را متوجه به
مشركين نموده ادعا كردهاند كه: مراد از عبادت در جمله(إِنْ
كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ) اطاعت است، و يا معنا اين است كه اگر اين
پندار شما كه مىگوييد ما در عبادت آلهه، عبادت خدا را منظور داريم صحيح است پس
شكر خداى را بجاى آوريد، و ليكن هيچ يك از اين دو احتمال دلچسب نيست و به آيه
معناى صحيحى نمىدهد، زيرا اولا- عبادت را به معناى اطاعت گرفتن قرينه مىخواهد و
در آيه قرينه و شاهدى نيست، و ثانيا- مشركين اصلا خداى را حتى در ضمن عبادت آلهه
هم نمىپرستند، بلكه او را از عبادت خود منزه مىدانند، چون خدا اجل از اين است كه
دست ادراكهاى بشرى به او برسد و يا توجهى بسويش منتهى گردد.
بنا بر اين
كه گفتيم خطاب در آيه به مؤمنين است، مثلى هم كه در آيه زده شده براى مؤمنين خواهد
بود، و نيز خطابهاى تشريعى كه در آيات قبل و بعد است همه متوجه ايشان است.
بعضى
گفتهاند: خطاب متوجه عموم مردم از مؤمن و كافر است. و ليكن بنا بر اين، تطبيق آن
بر آيات خالى از زحمت نيست، هر چند كه اشكالش كمتر از آن است كه خطاب مخصوص مشركين
باشد.
گفتار در
معناى اين آيه در سوره بقره آيه 173 و در سوره مائده آيه 3 و در سوره انعام آيه
145 گذشت.
مفاد اين آيه
با چند عبارت مختلف در چهار جاى قرآن يعنى دو سوره انعام و نحل كه هر دو مكى است و
يكى در اوائل بعثت نازل شده و ديگرى در اواخر توقف رسول خدا 6 در مكه و در دو
سوره بقره و مائده كه در اوائل هجرت به مدينه و اواخر آن نازل شده ايراد شده، و
اين آيه بطورى كه بعضى[2] از