responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 479

حكومت عهده‌دار زمام آن است.

[امر به احسان در:(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ) احسان نسبت به ديگران است و امر به‌(إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌) امر به احسان به خويشاوندان است‌]

و در اينكه فرمود: و الاحسان آنچه در باره عدل گفته شد مى‌آيد، يعنى مقصود از احسان هم احسان به غير است نه اينكه فرد كار را نيكو كند، بلكه خير و نفع را به ديگران برساند، آنهم نه بر سبيل مجازات و تلافى بلكه همانطور كه گفتيم به اينكه خير ديگران را با خير بيشترى تلافى كند، و شر آنان را با شر كمترى مجازات كند، و نيز ابتداء و تبرعا به ديگران خير برساند.

و احسان صرفنظر از اينكه مايه اصلاح مسكينان و بيچارگان و درماندگان است، و علاوه بر اينكه انتشار دادن رحمت و ايجاد محبت است، همچنين آثار نيك ديگرى دارد كه به خود نيكوكار برمى‌گردد، چون باعث مى‌شود ثروت در اجتماع به گردش در آيد، و امنيت عمومى و سلامتى پديد آيد، و تحبيب قلوب شود.

(وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌)- يعنى دادن مال به خويشاوندان كه خود يكى از افراد احسان است، و اگر خصوص آن را بعد از ذكر عموم احسان ذكر نمود براى اين بود كه بر مزيد عنايت به اصلاح اين مجتمع كوچك خاندان دلالت كند، زيرا تشكيل صحيح اين مجتمع كوچك است كه باعث اصلاح مجتمع مدنى بزرگ مى‌شود، هم چنان كه مجتمع ازدواج يعنى تشكيل خانواده، مجتمعى كوچك‌تر از مجتمع خاندان و دودمان است، و سببى است مقدم بر آن، و مايه به وجود آمدن آن.

بنا بر اين، جوامع بزرگ بشرى در آغاز از جوامع خانه‌اى كه گره آن ازدواج است تشكيل مى‌شود، سپس بعد از گسترش توالد و تناسل و توسعه افراد خانواده رفته رفته جامعه‌اى بزرگتر تشكيل مى‌شود بنام قبيله و عشيره و دودمان، و همچنين اين اجتماع رو به كثرت و تزايد مى‌گذارد تا بصورت امتى عظيم در آيد، پس مراد از(ذِي الْقُرْبى‌) فرد نيست، بلكه جنس خويشاوند است، و اين خود عنوانى است عام كه- بطورى كه گفته‌اند[1]- شامل تمامى خويشاوندان مى‌شود.

و در تفسيرى‌[2] كه از ائمه اهل بيت (ع) رسيده آمده است كه مراد از(ذِي الْقُرْبى‌)، امام از قرابت رسول اللَّه است.

و مراد از ايتاء ، دادن خمس است كه خداى تعالى آن را واجب كرده و فرموده‌


[1] روح المعانى، ج 14، ص 218.

[2] مجمع البيان، ج 6، ص 380.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 479
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست