responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 389

[1] و آيه‌(وَ يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ)[2].

[مقصود از جمله: (لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ‌) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفاده مى‌شود]

و اما اينكه گفت: داشتن خوف، مستلزم داشتن رجاء است، آن خوفى است كه از نزول عذاب و رسيدن مكروه باشد، و ما در سابق گفتيم كه: خوف در آيه خوف ذاتى و از مهابت در برابر جلال و كبرياى خداست و تاثر ضعيف از قوى و انكسار صغير و حقير در قبال عظيم و كبيرى است كه به عظمت و كبرياى خود جلوه نموده است، و چنين خوفى با رجاء مقابله ندارد.

استدلال ديگرى كه به اين آيه شده استدلال بر افضليت ملائكه از بشر است،[3] و ليكن استدلال صحيحى نيست، و آيه بيش از اين ظهور ندارد كه ملائكه از افراد گناهكار و كافر بشر افضلند، چون آيه، در مقام مدح است و افراد نامبرده آن صفات پسنديده ملائكه را ندارند، و اما در مورد غير كفار و گنهكاران از بشر، آيه شريفه متعرض اثبات و نفى افضليت ملائكه از ايشان نيست، و بزودى بحث مفصلى در باره ملائكه در جاى مناسبش خواهد آمد ان شاء اللَّه.

(وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ).

كلمه رهبه به معناى ترس در مقابل رغبت است، كه به معناى نزديكى از روى انس است، به خلاف خوف كه به معناى ترس در مقابل اميد است.

سخن در اين آيه عطف به جمله‌(وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ) است، بعضى‌[4] گفته‌اند عطف است به جمله‌(وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ)، بعضى‌[5] هم گفته‌اند: عطف است به جمله‌(ما خَلَقَ اللَّهُ) و نظير جمله معروف علفتها تبنا و ماء باردا- آن شتر را با كاه و آب خنك علوفه دادم است، كه تقديرش و سقيتها ماء باردا- و آشاماندم آن را آب خنك مى‌باشد، و اين آيه در تقدير، ا و لم يروا الى ما خلق اللَّه من شى‌ء و ا و لم يسمعوا الى ما قال اللَّه لا تتخذوا ... مى‌باشد و ليكن وجه اول صحيح است.

و مقصود از جمله‌(لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ)- و خدا داناتر است- نهى از تعدى از يك خدا و گرفتن چند خداست، پس خصوص دو تا مقصود نيست، بيش از دو خدا گرفتن را


[1] به آن و به زمين فرمود: بياييد چه به طوع و رغبت و چه به اكراه، گفتند به طوع و رغبت خود آمديم. سوره حم سجده آيه 11.

[2] و روزى كه مى‌گويد( موجود) باش پس( موجود) مى‌شود. سوره انعام، آيه 73.

[3] تفسير فخر رازى، ج 20، ص 46.

[4] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 14، ص 161.

[5] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 14، ص 161.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست