responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 31

كافران با زبان خود، حمدش بگويند يا نگويند، و تمامى حمدها از آن او است، چه اينكه حامدان در حمد خود، او را قصد كنند و يا غير او را قصد كنند.

[شرح معناى آيه:(أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ ...) كه تكذيب انبياء (ع) توسط اقوام پيشين را حكايت مى‌كند و اقوال مفسرين در معناى اين آيه‌]

(أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ ...).

اين آيه نيز از سخنان موسى (ع) است كه ايام الهى را كه در امت‌هاى گذشته وجود داشته و در آن ايام، اقوام را دچار عذاب و انقراض نموده و آثارشان را از صفحه وجود محو نموده خاطرنشان مى‌سازد، و نيز اينكه كسى جز خدا بطور تفصيل از سرنوشت آن اقوام خبر ندارد، مانند قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از ايشان. و از همين جا معلوم مى‌شود كه:

اولا- مراد از نبا در جمله‌(أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ) خبر هلاكت و انقراض آن اقوام است، چون كلمه نبا به معناى خبر مهم و قابل اعتناء است، پس ديگر منافات ندارد كه بعد از آن بفرمايد:(لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ) (زيرا در اين جمله، اطلاع از جزئيات داستان اقوام گذشته را به خدا اختصاص مى‌دهد و در آن جمله خبر هلاكت و انقراض را بطور اجمال براى مردم اثبات مى‌كند و آنان را ملامت مى‌كند كه مگر نشنيده‌ايد).

و ثانيا- شمردن قوم نوح و عاد و ثمود، از باب مثال است، و جمله‌(لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ) بيان است براى جمله من قبلكم و اينكه فرمود: جز خدا كسى ايشان را نمى‌شناسد و وضع ايشان را نمى‌داند، مقصود ندانستن حقيقت حال ايشان و بى اطلاعى از جزئيات تاريخ زندگى ايشان است.

ممكن هم است جمله‌(لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ) را اعتراضيه گرفت، هر چند كه آنچه ما گفتيم با سياق كلام مناسب‌تر است، و اما احتمال اينكه جمله مذكور خبر جمله‌(وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ) بوده و معنى چنين باشد: و الذين من بعدهم لا يعلمهم الا اللَّه اين‌ها كه پس از ايشان آمدند، احوالشان را كسى جز خدا نمى‌داند - كما اينكه بعضى‌[1] از مفسرين ذكر كرده‌اند- احتمالى ضعيف، و معنايى سخيف و باطل است و از آن سخيف‌تر سخنى است كه يكى ديگر[2] گفته و جايز دانسته است كه: جمله مذكور، حال از ضمير هم ، در جمله من بعدهم باشد و آن وقت جمله‌(جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ) خبر باشد- براى جمله‌(وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ).

(جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ)- ظاهرا مراد از اين آيه، اين‌


[1] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 13، ص 192.

[2] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 13، ص 192.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست