responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 130

روزشان و به احوال و اعمال گذشته‌شان توجه نمى‌كنند، الا اينكه خداى سبحان را حاضر و شاهد و مهيمن و محيط بر آن مى‌يابند.

دليل بر اين معانى كه گفتيم توصيف خداى سبحان است در آيه مورد بحث به واحد قهار كه اين توصيف به نوعى غلبه و تسلط اشعار دارد، پس بروز مردم براى خدا در آن روز ناشى از اين است كه خدا يكتاست، و تنها اوست كه وجود هر چيز قائم به او است، و تنها اوست كه هر مؤثرى غير خودش را خرد مى‌كند، پس چيزى ميان خدا و ايشان حائل نيست، و چون حائل نيست پس ايشان براى خدا بارزند، آنهم بارز مطلق.

(وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى‌ وُجُوهَهُمُ النَّارُ).

كلمه مقرنين از ماده تقرين است كه به معناى جمع نمودن چيزى است با فرد دوم همان چيز (و خلاصه قرين كردن ميان دو چيز است). و كلمه اصفاد جمع صفد است كه به معناى غل و زنجير مى‌باشد كه با آن دستها را به گردن مى‌بندند.

ممكن هم هست به معناى مطلق زنجير باشد كه دو نفر اسير را با هم جمع مى‌كند و قرين مى‌سازد. و كلمه سرابيل جمع سربال است كه به معناى پيراهن مى‌باشد. و كلمه قطران چيزى سياه رنگ و بدبو است كه به شتران مى‌مالند، و در قيامت آن قدر بر بدن مجرمين مى‌مالند كه مانند پيراهن بدنشان را بپوشاند. و كلمه تغشى از غشاوه - به فتح غين- به معناى پوشيدن مى‌باشد. وقتى گفته مى‌شود: غشى، يغشى، غشاوة يعنى آن را پوشانيد و در لفافه پيچيد، و معناى اين دو آيه روشن است.

[پاداش و كيفر هر نفس همان كرده‌هاى نيك و بد خود او است‌]

(لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ).

معناى آيه روشن است. و ظاهر اين آيه دلالت مى‌كند بر اينكه پاداش و كيفر هر نفسى همان كرده‌هاى نيك و بد خود اوست، چيزى كه هست صورتش فرق مى‌كند.

بنا بر اين، آيه مورد بحث جزو آياتى است كه اوضاع و احوال قيامت را نتيجه اعمال دنيا مى‌داند.

آيه شريفه نخست جزاى اعمال را در روز جزاء بيان نموده و سپس انتقام اخروى خدا را معنا مى‌كند و مى‌فهماند كه انتقام او از قبيل شكنجه دادن مجرم بخاطر رضايت خاطر نيست، بلكه از باب به ثمر رساندن كشته اعمال است. و به عبارت ديگر از باب رساندن هر كسى به عمل خويش است.

و اگر اين معنا را با جمله‌(إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ) تعليل نموده، براى اشاره به‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست