responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 112

و اينكه گفته است:(رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ) غرض خود را از اسكان اسماعيل و مادرش بيان مى‌دارد كه به انضمام جمله قبليش:(بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ)، و جمله‌اى كه دنبال آن آورد و گفت:(فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ) اين معنا را افاده مى‌كند كه اگر در ميان نقاط مختلف زمين نقطه‌اى غير قابل كشت و خالى از امتعه زندگى- يعنى آب گوارا و روييدنيهاى سبز و خرم و درختان زيبا و هواى معتدل و خالى از مردم- را اختيار كرد، براى اين بوده كه ذريه‌اش در عبادت خدا خالص باشند و امور دنيوى دلهايشان را مشغول نسازد.

(فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ ...)- كلمه هوى - به ضم هاء- به معناى سقوط است، و آيه‌(تَهْوِي إِلَيْهِمْ) به معناى اين است كه دلهاى مردم متمايل به سوى ذريه او شود بطورى كه وطنهاى خود را رها نموده بيايند و پيرامون آنها منزل گزينند، و يا حد اقل به زيارت خانه بيايند، و قهرا با ايشان هم انس بگيرند.(وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ) به اينكه ميوه‌هاى هر نقطه از زمين را بوسيله تجارت بدانجا حمل كنند، و مردم آنجا از آن بهره‌مند شوند(لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ).

(رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفِي وَ ما نُعْلِنُ ...).

معناى اين آيه واضح است. و جمله‌(وَ ما يَخْفى‌ عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ) تتمه كلام ابراهيم (ع) و يا جزو كلام خداى تعالى است. و بنا بر احتمال اول در على اللَّه التفات بكار رفته، و به علت حكم اشاره مى‌كند، گويا مى‌فرمايد: تو مى‌دانى همه آنچه را كه ما مخفى مى‌داريم و يا ظاهر مى‌سازيم، زيرا تو آن خدايى هستى كه هيچ چيز نه در زمين و نه در آسمان بر تو پنهان نيست . و بعيد نيست كه از اين تعليل استفاده شود كه مقصود از سماء چيزى باشد كه بر ما مخفى و از حس ما غايب است، به عكس زمين كه منظور از آن هر چيزى باشد كه براى ما محسوس است- دقت فرماييد.

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ).

اين جمله به منزله جمله معترضه است كه در وسط دعاى آن جناب قرار گرفته است. و باعث گفتن آن در وسط دعا اين بوده كه در ضمن خواسته‌هايش ناگهان به ياد عظمت نعمتى كه خدا به وى ارزانى داشته افتاده كه بعد از آنكه همه اسباب عادى فرزنددار شدنش را منتفى نموده بود دو فرزند صالح چون اسماعيل‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست