responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 5

(يَعْقِلُونَ )[1] و آيه‌(وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ)[2] برمى‌آيد كه در عصر نزول قرآن آثارى از قوم لوط باقى بوده است.

[مراد از اينكه آلهه مشركين جز بر هلاكت و تباهى خوانندگان خويش نيفزودند]

و اگر منظور از قرى، اهل قرى باشد معنايش اين مى‌شود: از اين امم و اقوام، بعضى هنوز پابرجايند و بكلى منقرض نشده‌اند، مانند امت نوح و صالح، و برخى ديگر بكلى منقرض شده‌اند، مانند قوم لوط كه احدى از ايشان نجات نيافت و همه از بين رفتند مگر خانواده لوط- لوط نيز جزء قومش نبود.

(وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) يعنى ما در فرو فرستادن عذاب برايشان ستم نكرديم، بلكه هلاكتشان اثر شرك و فسقشان بود، خودشان بخاطر شرك ورزيدن و بيرون شدن از زى بندگى به خود ستم كردند.

آرى، هر عملى كه بدنبال خود عقوبتى داشته باشد خالى از دو صورت نيست، يا عمل ظلم است و يا عقوبت آن، و وقتى عقوبت ظلم نباشد، قهرا عمل ظلم است كه عقوبت به بار آورده.

پس خلاصه كلام اين مى‌شود: اگر ما عذابشان كرديم به خاطر ظلمشان بود. و لذا به دنبال آن فرموده:(فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ ...). و از نظم آن كلام و اين دنباله چنين برمى‌آيد كه ما ايشان را به عذاب خود گرفتيم و خدايانشان كارى برايشان صورت ندادند. پس، معلوم شد حرف فاء در جمله‌(فَما أَغْنَتْ) كه تفريع را مى‌رساند جمله مذكور را بر ما قبل خود تفريع نموده، معناى آن را بدين صورت درمى‌آورد: ما ايشان را به عذاب خود گرفتيم پس در اين باره خدايانى كه ايشان به جاى پروردگار متعال مى‌پرستيدند تا خيرى برايشان جلب نموده و شرى از ايشان بگردانند كارى برايشان نكردند، و چون امر پروردگارت مبنى بر عذاب آنها بيامد (و يا چون عذاب پروردگارت بيامد) شرى از ايشان دفع نكردند.

(وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ)- تتبيب از مصدر تبب به معناى تدمير و هلاك كردن، و در اصل به معناى قطع است، و اين معنا را افاده مى‌كند كه چون به خاطر گناهى كه مقتضى عذابشان بود (يعنى به خاطر بت پرستيشان) احساس نزول عذاب نمودند، به بت‌هاى خود التجاء برده، درخواست رفع بلا نمودند، و چون اين التجاء و درخواست، خود گناه ديگرى بود، لذا


[1] و ما از آن قوم اثرى باقى گذاشتيم براى مردمى كه عبرت مى‌گيرند. سوره عنكبوت، آيه 35.

[2] و شما صبحگاهان و در شب بر آن قوم گذر مى‌كنيد، چرا پس عبرت نمى‌گيريد؟ سوره صافات، آيه 138.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست