نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 487
جستجوى ركن وثيقى است
كه سعادت او را ضمانت كند، و نفسى كه در امر خود متحير است و نمىداند به كجا
مىرود و به كجايش مىبرند و براى چه آمده، مايه انبساط و آرامش است، آن گونه كه
نوشدارو مايه راحتى و آرامش مارگزيده است. همانطور كه مارگزيده به نوشدارو ركون
و اعتماد نموده، خود را به آن مىرساند، و پس از بكار بردن آنا فانا احساس نشاط
سلامتى و عافيت مىكند، نفس نيز از ياد خدا اين احساس را مىنمايد.
پس هر قلبى
بطورى كه جمع محلى بالف و لام (القلوب) افاده مىكند با ذكر خدا اطمينان مىيابد،
و اضطرابش تسكين پيدا مىكند. آرى، اين معنا حكمى است عمومى كه هيچ قلبى از آن
مستثناء نيست، مگر اينكه كار قلب بجايى برسد كه در اثر از دست دادن بصيرت و رشدش
ديگر نتوان آن را قلب ناميد، البته چنين قلبى از ذكر خدا گريزان و از نعمت طمانينه
و سكون محروم خواهد بود هم چنان كه فرموده:(فَإِنَّها لا تَعْمَى
الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ)[1] و نيز فرموده(لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها)[2] و نيز
فرموده:(نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ)[3].
از ظاهر
الفاظ آيه انحصار فهميده مىشود، چون متعلق فعل يعنى(بِذِكْرِ
اللَّهِ) بر خود فعل يعنى تطمئن مقدم آمده، در نتيجه مىفهماند
كه دلها جز به ياد خدا به چيز ديگرى اطمينان نمىيابد. بيان گذشته ما نيز اين معنا
را روشن مىكند، زيرا گفتيم كه دلهاى آدميان كه همان نفوس مدركه باشد هيچ هدفى جز
رسيدن به سعادت و امنيت از شقاوت ندارد، و بهمين جهت است كه دست به دامن اسباب
مىزند و چون هيچ سببى از اسباب نيست مگر آنكه از جهتى غالب و از جهتى مغلوب است،
و تنها سبب غالب و غير مغلوب خداى سبحان و خداى غنى و ذو الرحمه است، پس تنها به
ياد او دلها آرامش مىيابد، و اگر دلى به ياد غير او آرامش يابد، دلى است كه از
حقيقت حال خود غافل است و اگر متوجه وضع خود بشود بدون درنگ دچار رعشه و اضطراب
مىگردد.
حرفهايى كه
پارهاى مفسرين در اين آيه يعنى در تفسير آيه(الَّذِينَ
آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ...)، زدهاند،
يكى اين است كه اين آيه جملهايست استئنافى و ابتدايى و كلمه(الَّذِينَ آمَنُوا) مبتداء و جمله(طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ
مَآبٍ) در آيه بعدى خبر آنست، و جمله(الَّذِينَ
آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) بدل از جمله ابتدائيه است و جمله(أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) جمله معترضه ايست ما
بين مبتداء و خبر آن. و ليكن اين سخن كلامى بيهوده است.
[1] ديدگان كور نمىشود و ليكن دلهايى كه در سينههاست كور مىگردد.
سوره حج، آيه 46.
[2] قلب دارند و ليكن با آن نمىفهمند. سوره اعراف، آيه 179.
[3] خدا را فراموش كردند خدا هم ايشان را فراموش كرد. سوره توبه،
آيه 67.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 487