responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 378

آمدن قيامت مسبوق به علامتى كه وقت آن را تعيين كند نيست.

استفهامى كه در آيه است استفهام تعجب است، و معنايش اين است كه امر ايشان در اعراضشان از آيات آسمان و زمين و عدم اخلاصشان نسبت به ايمان به خدا و اصرارشان در غفلت، بسيار عجيب است، مگر اينها ايمنند از اينكه عذاب خدا بناگهانى احاطه‌شان كند؟.

[اعلام راه:(هذِهِ سَبِيلِي) بيان راه:(أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ) دعوت كنندگان: رسول اللَّه 6 و پيروان او]

(قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ).

خداى سبحان بعد از آنكه فرمود ايمان محض و توحيد خالص بسيار عزيز الوجود و اندك است، و هر كسى بدان نمى‌رسد، با اينكه ايمان و توحيد، حق و حقيقت صريح و واضحى است كه آيات آسمانها و زمين بدان دلالت مى‌كنند، اينكه رسول خدا 6 را مامور نموده تا راه خود را اعلام بدارد، و آن عبارتست از دعوت به چنين توحيدى، دعوتى كه از روى بصيرت است.

پس اينكه فرمود:(قُلْ هذِهِ سَبِيلِي) اعلام راه اوست، و جمله‌(أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ) بيان راه اوست، و جمله‌(سُبْحانَ اللَّهِ) جمله معترضه است كه در آن خدا را تقديس مى‌كند، و جمله‌(وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ) تاكيد معناى دعوت به خدا و بيان اين جهت است كه اين دعوت بسوى خدا دعوتى نيست كه بهر طورى كه شد صورت گيرد بلكه دعوتى است كه بر اساس توحيد خالص صورت مى‌گيرد، و بهيچ وجه، از توحيد بسوى شرك گرايش نمى‌كند.

و اما اينكه فرمود:(أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي)، خواسته بفرمايد: بار اين دعوت تنها بدوش من نيست، بلكه بدوش كسانى هم كه مرا پيروى كرده‌اند هست، پس با اين جمله دعوت را توسعه و تعميم داده و مى‌فهماند با اينكه راه، راه رسول خدا 6 است، ليكن بار دعوت به آن تنها بدوش آن جناب نيست.

(گو اينكه از ظاهر خود آيه اين توسعه و تعميم فهميده مى‌شود) و ليكن سياق دلالت مى‌كند بر اينكه شركت دادن پيروان، به اين عموميتى هم كه از جمله‌(وَ مَنِ اتَّبَعَنِي) استفاده مى‌شود نيست، زيرا سبيلى كه در آيه شريفه آمده همان دعوت با بصيرت و يقين بسوى ايمان محض و توحيد خالص است و معلوم است كه در چنين سبيلى تنها كسانى شركت دارند كه در دين مخلص براى خدا باشند و عالم به مقام رب العالمين و داراى بصيرت و يقين بوده باشند، و چنين نيست كه هر كس كه كلمه تابع رسول خدا 6 بر او صادق بود او نيز شريك در اين دعوت بوده باشد، و نيز چنين مقام مقامى نيست كه حتى آن پيروان و مؤمنينى هم كه خدا در آيه قبلى از مشركينشان خواند و به غفلت از پروردگار و ايمنى از مكر او و اعراض از

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 378
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست