نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 377
باشد، زيرا (همان
طورى كه گفته شد) ميان اين دو نقطه منزلهاى بسيارى است كه از جهت نزديكى و دورى به
يكى از آن دو مختلفند، و همين مراتب است كه دو طرف را به نحوى از اجتماع، يك جا
جمع مىكند، و (راهروان در اين مراتب كم و يا بيش، سهمى از ايمان و سهمى از شرك را
دارند).
از جمله ادله
بر اين مدعا اخلاق و صفاتيست كه در باطن دلها جايگزين است و آدمى را بخلاف آنچه كه
از حق و باطل معتقد شده دعوت مىكند، و در اعمال صادره از او اثر مىگذارد، و لذا
مىبينيم فلان شخص ادعاى ايمان به خدا مىكند و در عين حال بند بند بدنش از ترس
مصيبتى كه ممكن است روى بياورد مىلرزد، و حال آنكه متوجه اين معنا هست كه هيچ كس
هيچ حول و قوهاى جز بوسيله خدا ندارد.
و نيز
مىبينيم فلان آقا كه ادعاى ايمان به خدا مىكند و با اينكه به راستى ايمان دارد
به اينكه:
(فَإِنَّ
الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً)- عزت همهاش مال خداست مع ذلك اين در و
آن در مىزند، و با اينكه ايمان دارد كه خدا ضامن روزى است با اين حال در خانه هر
كس و ناكس را مىكوبد، ايمان دارد كه پروردگارش به آنچه كه در دل نهفته دارد عالم
است؟ و به آنچه كه مىگويد شنواست و به آنچه كه مىكند بصير است، و بر او هيچ چيز
نه در آسمانها و نه در زمين پوشيده نيست، اما در عين حال همين پروردگار را معصيت
نموده حيا نمىكند و همچنين.
پس مراد از
شرك در آيه مورد بحث بعضى از مراتب شرك است، كه با بعضى از مراتب ايمان جمع
مىشود، و در اصطلاح فن اخلاق آن را شرك خفى مىگويند.
بنا بر اين
اينكه بعضىها[1] گفتهاند:
مراد از مشركين در آيه، مشركين مكه هستند صحيح نيست، و همچنين اينكه عدهاى[2] ديگر گفتهاند: مراد از آنان،
منافقين هستند، زيرا صاحب اين دو قول اطلاق آيه را بدون هيچ دليلى از خود آيه مقيد
نمودهاند.
غاشية صفتى است كه در جاى موصوف حذف شده نشسته است، چون كلمه
عذاب دلالت بر آن حذف شده مىكرده، و تقدير كلام چنين است: تاتيهم
عقوبة غاشية- آيا ايمنند از اينكه عقوبتى از عذاب خدا به ايشان برسد كه ايشان را
فرا گيرد و احاطه كند؟ .
كلمه
بغتة به معناى فجأه و ناگهانى است، و جمله(وَ هُمْ
لا يَشْعُرُونَ) حال از ضمير جمع است، يعنى قيامت بناگهانى بيايد در حالى
كه ايشان از آمدنش خبر نداشته باشند، چون