نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 341
بعد از ذكر پارهاى
از مظاهر روشن و برجسته ولايت الهى، از قبيل رها ساختن از زندان، آوردن خاندانش از
دشت، دادن ملك و سلطنت، و تعليم تاويل احاديث، به اصل ولايت الهى برگشته و اين معنا
را خاطرنشان سازد كه: خداوند رب عالم است، هم در كوچك و هم در بزرگ، و ولى است، هم
در دنيا و هم در آخرت.
ولايت او
يعنى قائم بودن او بر هر چيز، و بر ذات و صفات و افعال هر چيز، خود ناشى است از
اينكه او هر چيزى را ايجاد كرده و از نهان عدم به ظهور وجود آورده، پس او فاطر و
آفريدگار آسمانها و زمين است، و بهمين جهت دلهاى اولياى او و مخلصين از بندگانش از
راه اين اسم، يعنى اسم فاطر (كه به معناى وجود لذاته خدا، و ايجاد غير خود است)
متوجه او مىشوند.
[معناى
اينكه يوسف 7 مىگويد: خدايا تو ولى من در دنيا و آخرت
هستى و از خدا مىخواهد: مرا مسلم بميران و به صالحان ملحق
بساز ]
و لذا يوسف
هم كه يكى از فرستادگان و مخلصين او است در جايى كه سخن از ولايت او به ميان
مىآورد مىگويد:(فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي
الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ) يعنى من در تحت ولايت تامه توام بدون اينكه
خودم در آفرينش خود دخالتى داشته باشم و در ذات و صفات و افعالم استقلالى داشته يا
براى خود مالك نفع و ضرر، و يا مرگ و حيات، و يا نشورى باشم.
(تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ)- بعد از آنكه يوسف
(ع) در قبال رب العزة، مستغرق در مقام ذلت گرديد و به ولايت او در دنيا و آخرت
شهادت داد، اينك مانند يك برده و مملوك كه در تحت ولايت مالك خويش است درخواست
مىكند كه او را آن چنان قرار دهد كه ولايت او بر وى در دنيا و آخرت مقتضى آنست، و
آن اين است كه وى را تسليم در برابر خود كند، مادامى كه در دنيا زنده است، و در
آخرت در زمره صالحين قرارش دهد، زيرا كمال بنده مملوك آن است كه نسبت به صاحب و
ربش تسليم باشد، و مادامى كه زنده است در برابر آنچه وى از او مىخواهد سر تسليم
فرود آورد، و در اعمال اختياريه خود چيزى كه مايه كراهت و نارضايتى او است از خود
نشان ندهد و تا آنجا كه مىتواند و در اختيار اوست خود را چنان كند كه براى قرب
مولايش صالح، و براى مواهب بزرگ او لايق باشد، و همين معنا باعث شد كه يوسف (ع) از
پروردگارش بخواهد كه او را در دنيا مسلم، و در آخرت در زمره صالحان قرار دهد، هم
چنان كه جد بزرگوارش ابراهيم را به چنين مواهبى اختصاص داده بود، و
[1] فرستادگانشان گفتند آيا در خدا شكى هست با اينكه او هستى بخش
آسمانها و زمين است سوره ابراهيم، آيه 10.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 341