نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 298
مىدانست كه عزيز مصر
همه آنها را نزد خود مىطلبد، و ايشان در يك صف يازده نفرى در برابرش قرار
مىگيرند، و عزيز هم مىداند كه ايشان همه برادران يكديگر و فرزندان يك پدرند، اين
جاى ترس نيست، بلكه ترس يعقوب بطورى كه ديگران هم گفتهاند، از اين بوده كه مردم
ايشان را كه برادران از يك پدرند در حال اجتماع ببينند و چشم بزنند، و يا بر آنان
حسد برده (و براى خاموش ساختن آتش جسد خود، وسيله از بين بردن آنان را فراهم
سازند) و يا از ايشان حساب ببرند و براى شكستن اتفاقشان توطئه بچينند، يا بقتلشان
برسانند و يا بلاى ديگرى بر سرشان بياورند.
و جمله(وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا
لِلَّهِ) خالى از دلالت و يا حد اقل اشعار بر اين معنا نيست كه يعقوب (ع) از
اين حوادثى كه احتمال مىداده جدا مىترسيده، گويا (و خدا داناتر است) در آن موقع
كه فرزندان، مجهز و آماده سفر شدند، و براى خداحافظى در برابرش صف كشيدند، اين
بطور الهام درك كرد كه اين پيوستگى، آنهم با اين وضع و هيات جالبى كه دارند بزودى
از بين مىرود و از عدد ايشان كم مىشود، و چون چنين معنايى را احساس كرد لذا
سفارش كرد كه هرگز تظاهر به اجتماع نكنند، و زنهارشان داد كه از يك دروازه وارد
شوند، و دستور داد تا از درهاى متفرق وارد شوند، تا شايد بلاى تفرقه و كم شدن عدد،
از ايشان دفع شود.
سپس به اطلاق
كلام خود رجوع نموده از آنجايى كه ظهور در اين داشت كه وارد شدن از درهاى متعدد
سبب اصيل و مستقلى است براى دفع بلا،- و هيچ مؤثرى در وجود بجز خداى سبحان در
حقيقت نيست- لذا كلام خود را به قيدى كه صلاحيت آن را دارد مقيد نموده چنين خطاب
كرد: (وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ)- من با اين
سفارشم بهيچ وجه نمىتوانم شما را از دستگيرى خدا بىنياز كنم، آن گاه همين
معنا را تعليل نموده به اينكه(إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا
لِلَّهِ) يعنى من با اين سفارشم حاجتى را كه شما به خداوند سبحان داريد
برنمىآورم، و نمىگويم كه اين سفارش سبب مستقلى است كه شما را از نزول بلا
نگاهداشته و توسل به آن موجب سلامت و عافيت شما مىشود، زيرا اينگونه اسباب، كسى
را از خدا بىنياز نمىسازد، و بدون حكم و اراده خدا اثر و حكمى ندارد، پس بطور
مطلق حكم جز براى خداى سبحان نيست، و اين اسباب، اسباب ظاهرى هستند كه اگر خدا
اراده كند صاحب اثر مىشوند.
يعقوب (ع)
بهمين جهت دنبال گفتار خود اضافه كرد كه:(عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ
عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ) يعنى در عين اينكه
دستورتان دادم كه به منظور دفع بلايى كه از آن بر شما مىترسم متوسل به آن شويد،
در عين حال توكلم به خداست، چه در اين سبب و چه در ساير اسبابى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 298