نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 205
حواله دهد، چنان كه
در آيه(أَ هذَا
الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ)[1] و آيه(رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا)[2] نيز همين نكته بكار رفته.
آن گاه پس از
اين اشاره و نشان دادن، اعتراف كرد به اينكه با يوسف مراوده داشته و گفت كه من او
را دنبال كرده بودم، اما دست از عفت خود برنداشت، و خواستار عصمت و پاكى بود، و
اگر چنين بىپروا دل خود را براى آنان سفره نموده و رازى را كه همواره بر مخفى
ماندنش سعى داشته بيرون ريخته براى اين بود كه ديد دلهاى همه مانند دل او شيداى
يوسف است، و چون همه را همدرد خود يافت شروع كرد به درد دل كردن، و اين جزئيات در
جمله كوتاه(وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ) نهفته است.
و در آخر،
تصميم خود را براى آنان بگفت كه از يوسف دست بردار نيست و هم به يوسف فهماند كه او
را بر موافقت خود اجبار مىكند، و اگر مخالفت كند سياستش خواهد كرد، و اين گفتار
خود را:(وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ
لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِينَ) به وجوهى چند از اقسام تاكيد از قبيل: قسم،
نون تاكيد، و لام و امثال آن مؤكد نمود، تا برساند كه بر اين تصميمش جازم است، و
چنين قدرتى در خود مىبيند كه بتواند او را در برابر خواسته خود تسليم سازد، و اگر
استنكاف كند از همين الآن خود را آماده رفتن زندان بسازد آن وقت است كه اين زندگى
آزادانه و مرفهش به سياه چال زندان، و اين روزگار عزتش به خوارى و هوان مبدل
مىشود. اين نحوه گفتار به خوبى نشان مىدهد كه هم خواسته از در بيچارگى به زنان
مصر عزت و مناعت بفروشد و هم يوسف را تهديد نمايد.
و اين تهديد
از آن صحنهسازى كه در روز مراوده كرد و از شوهرش تقاضا نمود كه يوسف را به زندان
افكند شديدتر و هولانگيزتر است، چون در آن روز به شوهر خود گفت:
نيست
جزاى كسى كه به همسرت قصد سوء كند جز اينكه زندانى شود، و يا عذاب دردناكى
بچشد و آن تهديد به چند جهت از اين تهديد سبكتر است:
اولا براى
اينكه در آنجا كيفر را مردد كرد ميان زندان و عذاب اليم، ولى در اينجا جمع كرد
ميان هر دو كه عبارت است از زندان و خوارى.
و ثانيا براى
اينكه در آنجا از شوهرش تقاضا كرد، ولى در اينجا گفت خودم اين كار را مىكنم، و
طورى هم گفت كه جاى ترديد نگذاشت، و رسانيد كه بر اين تصميم صد در صد
[1] آيا اين شخص است كه به خدايان شما بد مىگويد؟. سوره انبياء،
آيه 36.
[2] پروردگارا اينها ما را گمراه كردند. سوره اعراف، آيه 38
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 205