responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 28

از انسانها و يا تزيين اعمال اسرافگران در نظرشان، و يا هلاكت قرونى از گذشتگان، همه اينها امورى است كه اسباب هم در آن دخالت دارد. و در بين بزرگان رسم است كه وقتى مى‌خواهند از دخالت اعوان و خدمتكاران خود در بعضى از كارهايشان خبر دهند، مى‌گويند ما چنين و چنان كرديم و يا چنين و چنان مى‌كنيم.(وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً ...) كلمه ضر - به ضم ضاد- به معناى حوادث و امورى است كه به جان آدمى ضرر برساند. و معناى جمله‌(دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً) اين است كه وقتى به انسان ضررى مى‌رسد ما را مى‌خواند در حالى كه به پهلو افتاده و يا نشسته و يا ايستاده است. و ظاهرا اين ترديد به منظور تعميم مى‌باشد و مى‌خواهد بفرمايد: چه به پهلو و چه نشسته و چه ايستاده و چه در هر حال ديگرى كه فرض شود بر دعا و خواندن ما اصرار مى‌ورزد، و در هيچ حالى ما را فراموش نمى‌كند. ممكن هم هست هر سه كلمه‌(لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً) همگى حال از كلمه الانسان باشد، نه حال از فاعل دعانا ، در اين صورت عامل در اين سه حال كلمه مس مى‌باشد، و معناى جمله چنين مى‌شود: وقتى كه ناملايمى به انسان برسد، او در حالى كه خوابيده يا نشسته و يا ايستاده در همان حال ما را مى‌خواند . و اين معنا در بعضى از روايات بى سند وارد شده. و جمله‌(دَعانا لِجَنْبِهِ) مربوط به بيمارى است كه قدرت برخاستن ندارد، و جمله او قاعدا مربوط به مريضى است كه نمى‌تواند بايستد، و جمله او قائما مربوط به افراد سالم است.

و جمله‌(مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‌ ضُرٍّ مَسَّهُ) كنايه است از فراموشى و غفلت از چيزى كه فراموش نمى‌شود.

و معناى آيه اين است كه: وقتى بلاء و ناملايمى جانكاه به انسان مى‌رسد مدام و بدون وقفه ما را به منظور رفع آن بلاء مى‌خواند و برخواندن خود اصرار مى‌ورزد، و همين كه بلاى او را برطرف مى‌كنيم بكلى ما را فراموش مى‌كند، و دلش به سوى همان كارهايى كه قبلا داشت كشيده مى‌شود، آرى، اين چنين اعمال كه اسرافگران و مفرطان در تمتع به زخارف دنيوى دارند، در نظرشان زيبا جلوه مى‌كند، آن قدر زيبا كه جانب ربوبيت پروردگار را بكلى از ياد مى‌برند، و به فرضى هم كه كسى آنان را ياد آورى كند اصلا از ياد خدا روى بر مى‌گردانند.

[سبب ضلالت و طغيان كافران و غفلت ورزيدنشان از خداى تعالى‌]

و در اين آيه علت اينكه منكرين معاد به ضلالت و غى خود ادامه مى‌دهند بيان شده، و خصوصيات آن سبب ذكر شده، و آن اين است كه اينگونه افراد مثلشان مثل انسانى است كه گرفتار بلاء و ضرى جانكاه شده، و به خاطر اين گرفتارى خداى تعالى را مى‌خواند، و يكسره،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست