responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 167

را بين دو شرط فاصله قرار داده با اينكه مى‌توانست بفرمايد: ان كنتم آمنتم باللَّه و اسلمتم له فتوكلوا عليه در پاسخ مى‌گوييم: شايد وجهش اين باشد كه وضع آن دو شرط مختلف است، براى اينكه برخى فقط يكى از اين دو شرط را داشته‌اند، و آن عبارت است از ايمان، و اما اسلام را همه نداشتند، چون تسليم در برابر خدا شدن از مراتب كمال ايمان است، و چنين نيست كه ايمان بدون اسلام فرض نداشته باشد، و واجب و ضرورى باشد كه هر مؤمنى مسلم هم باشد، بلكه بهتر آن است كه مؤمن ايمان خود را به وسيله اسلام تكميل كند.

بنا بر اين، مى‌توان گفت جدا سازى بين دو شرط براى اشعار به اين معنا بوده كه يكى از اين دو شرط واجب و ضرورى است و مخاطبين به كلام موسى (ع) آن را دارا بوده‌اند، و شرط ديگر مستحبّ است، يعنى چيزى است كه سزاوار است هر مؤمنى خود را داراى آن بسازد. پس معناى كلام موسى (ع) اينست كه: اى قوم اگر چنانچه به خداى تعالى ايمان داريد- كه البته داريد- و اگر تسليم امر خدا هستيد- كه جا دارد بوده باشيد- پس بر خدا توكل كنيد. و بنا بر اين، در آيه شريفه نكته‌اى لطيف به كار رفته كه لطفش بر كسى پوشيده نيست.

[دعاى بنى اسرائيل:(رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) دعا براى رفع ضعف و ذلت از خودشان بوده است‌]

( فَقالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‌) ...(مِنَ الْقَوْمِ الْكافِرِينَ ) مؤمنين به موسى (ع) در پاسخ دعوت موسى كه فرمود: بر خدا توكل كنيد گفتند: بر خدا توكل مى‌كنيم، و سپس دعا كردند كه پروردگارا ما را فتنه مردم ستمكار مكن .

پس، معلوم مى‌شود دعايى كه كردند نتيجه توكلى بوده كه بر خداى تعالى كردند، و آن دعا اين بود كه اولا لباس ضعف و ذلت را از تن آنان بركند و ثانيا آنها را از قوم ستمكار نجات دهد.

خواسته و دعاى اولشان همان است كه در جمله‌(رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) به آن اشاره كردند، و علت و انگيزه اينكه چنين حاجتى را خواستند اينست كه آنچه اقوياى ستمگر را بر ضعفاى مظلومين غره و مسلط مى‌كند ضعف (و ظلم‌پذيرى) طبقه ضعيف است. پس ضعيف به علت همان ضعفى كه در او است فتنه قوى و مورد ستم او است، هم چنان كه در قرآن كريم اموال و اولاد را- بدان جهت كه جاذبه و محبوبيت دارد- فتنه انسان خوانده و فرموده:(إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ)[1] و معلوم است كه دنيا براى طالب آن فتنه است، پس اينكه از پروردگارشان خواستند كه آنان را براى قوم ستمكار فتنه قرار ندهد، در حقيقت درخواست اين‌


[1] اموال و اولاد شما چيزى جز فتنه نيست. سوره تغابن، آيه 15

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست