نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 56
پس حق مطلب این است که معناى هدایت در آنجا که با حرف (الى )
مفعول دوم را بگیرد، و آنجا که بخودى خود بگیرد، متفاوت نمیشود، و بطور کلى این کلمه
چه بمعناى دلالت باشد، و چه بمعناى رساندن بهدف ، در گرفتن
مفعول دوم محتاج به حرف (الى ) هست ، چیزیکه هست اگر مى بینیم گاهى بدون این حرف
مفعول دوم را گرفته ، احتمال میدهیم از باب عبارت
متداول (دخلت الدار) باشد، که در واقع (دخلت فى الدار
داخل در خانه شدم ) میباشد.
چکیده سخن در معنى هدایت
و کوتاه سخن آنکه : هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن هدف ، بوسیله نشان دادن راه ، و
این خود یک نحو رساندن بهدف است ، و کار خدا است ، چیزیکه هست خدایتعالى سنتش بر
این جریان یافته که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد، و در مسئله هدایت هم وسیله
اى فراهم مى کند، تا مطلوب و هدف براى هر که او بخواهد روشن گشته ، و بنده اش در
مسیر زندگى به هدف نهائى خود برسد.
و این معنا را خداى سبحان بیان نموده ، فرموده : ((فمن یرد اللّه ان یهدیه ، یشرح صدره
للاسلام ))، (خداوند هر که را بخواهد هدایت کند، سینه او را براى اسلام پذیرانموده ، و
ظرفیت میدهد)، و نیز فرموده : (ثم تلین جلودهم و قلوبهم الى ذکر اللّه ، ذلک هدى اللّه
یهدى به من یشاء، سپس پوست بدن و دلهایشان بسوى یاد خدا نرم میشود و
میل مى کند، این هدایت خدا است ، که هر که را بخواهد از آن موهبت برخوردار میسازد).
و اگر در آیه اخیر، لینت و نرم شدن با حرف (الى ) متعدى شده ، از این جهت بوده که
کلمه نامبرده بمعناى میل ، اطمینان ، و امثال آن را متضمن است ، و اینگونه کلمات همیشه با
حرف (الى ) متعدى میشوند، و در حقیقت لینت نامبرده عبارتست از صفتى که خدا در قلب بنده
اش پدید مى آورد، که بخاطر آن صفت و حالت یاد خدا را مى پذیرد، و بدان
میل نموده ، اطمینان و آرامش مى یابد، و همانطور که
سبیل ها مختلفند، هدایت نیز باختلاف آنها مختلف میشود، چون هدایت بسوى آن
سبیل ها است ، پس براى هر سبیلى هدایتى است ،
قبل از آن ، و مختص بآن .
آیه شریفه : (و الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا، و ان اللّه لمع المحسنین ، و کسانیکه
در ما جهاد مى کنند، ما ایشانرا حتما به راه هاى خود هدایت مى کنیم ، و بدرستى خدا با
نیکوکاران است )، نیز باین اختلاف اشاره مى کند چون فرق است بین اینکه بنده خدا در راه
خدا جهاد کند، و بین اینکه در خدا جهاد کند، در اولى شخص مجاهد سلامت
سبیل ، و از میان برداشتن موانع آنرا میخواهد، بخلاف مجاهد در دومى ، که او خود خدا را
میخواهد، و رضاى او را مى طلبد، و خدا هم هدایت بسوى
سبیل را برایش ادامه میدهد، البته سبیلى که او لیاقت و استعدادش را داشته باشد، و
همچنین از آن سبیل به سبیلى دیگر، تا آنجا که وى را مختص بذات خود جلت عظمته کند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 56