نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 531
كشته شوند، به زندگى
واقعى رسيدهاند و بار ظلم و جور بر آنان تحكم ندارد، پس در هر دو صورت موفق و
پيروزند.
خداى تعالى
در آيه مورد بحث به عموم شدائدى كه ممكن است مسلمانان در راه مبارزه با باطل
گرفتارش شوند، اشاره نموده و آن عبارت است از خوف و گرسنگى و نقص اموال و جانها،
و اما كلمه (ثمرات)، ظاهرا مراد به آن اولاد باشد، چون نقص فرزندان و كم شدن مردان
و جوانان با جنگ مناسبتر است تا نقص ميوههاى درختان.
و اى بسا از
مفسرين كه گفته باشند: مراد به كلمه (ثمرات)، ميوه درختان خرما است، و مراد به
اموال، غير اين يك مال است، يعنى چهار پايان از شتر و گوسفند.
[صابران چه
كسانى هستند؟]
(وَ
بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا
لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) در اين باره صابران را دوباره نام برد
تا اولا بشارتشان دهد و ثانيا راه صبر را و اينكه چه صبرى، صبر جميل است يادشان
دهد، و ثالثا آن علت واقعى كه صبر را بر آدمى واجب مىسازد بيان كند، و آن اين است
كه ما ملك خدائيم و مالك حق دارد هر گونه تصرفى در ملك خود بكند، و رابعا پاداش
عموم صابران را كه عبارت است از درود خدا و رحمت و راه يافتن، معرفى نمايد.
لذا رسول
گرامى خود را دستور ميدهد: نخست ايشان را بشارت دهد، ولى متعلق بشارت را ذكر
نميكند، تا با همين ذكر نكردن به عظمت آن اشاره كرده باشد و بفهماند: همين كه اين
بشارت از ناحيه خداست، جز خير و جميل نيست، و اين خير و جميل را رب العزة ضمانت
كرده است.
و سپس بيان
ميكند: كه صابران كيانند؟ آنهايند كه هنگام مصيبت چنين و چنان ميگويند.
[صبر در
برابر مصيبتها نتيجه ايمان به مالكيت مطلق خداوند بر تمام هستى است]
و مصيبت
عبارت است از هر واقعهاى كه آدمى با آن روبرو شود، چه خير و چه شر، و لكن جز در
وقايع مكروه و ناراحت كننده استعمال نمىشود، و معلوم است كه مراد به گفتن (انا
للَّه) الخ، صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى با گفتن و
صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت به اينكه آدمى
مملوك خداست و مالكيت خدا به حقيقت ملك است، و اين كه دوباره بازگشتش به سوى مالكش
مىباشد اينجاست كه بهترين صبر تحقق پيدا مىكند، آن صبرى كه ريشه و منشا هر جزع و
تاسفى را در دل مىسوزاند و قطع مىكند، و چرك غفلت را از صفحه دل ميشويد.
توضيح اينكه:
وجود انسان و تمامى موجوداتى كه تابع وجود آدمى هستند، چه قواى او و چه افعالش،
همه قائم به ذات خداى عزيزى هستند كه انسان را آفريده و ايجاد كرده، پس قوام ذات
آدمى به اوست و همواره محتاج او، در همه احوالش به اوست، و در حدوثش و بقاءش،
مستقل از او نيست.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 531