نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 446
اينكه اصنام را
بپرستيم دور بدار).
مؤلف:
استدلال امام ع در نهايت درجه روشنى است، براى اينكه ابراهيم از خدا خواست تا امت
مسلمهاى در ميانه ذريهاش باو عطا كند، و از ذيل دعايش كه گفت: (پروردگارا در
ميانه آن امت كه از ذريه من هستند رسولى مبعوث كن)، فهميده مىشود كه اين امت
مسلمان همانا امت محمد 6 است، اما نه امت محمد 6 بمعناى كسانى كه محمد 6
بسوى آنان مبعوث شده، و نه امت محمد 6 بمعناى آن كسانى كه بوى ايمان آوردند، چون
اين دو معناى از امت، معنايى است اعم از ذريه ابراهيم و اسماعيل، بلكه امت مسلمى
است كه از ذريه ابراهيم باشد.
از سوى ديگر
ابراهيم از پروردگارش درخواست مىكند كه ذريهاش را از شرك و ضلالت دور بدارد، و
اين همان عصمت است، و چون مىدانيم كه همه ذريه ابراهيم معصوم نبودند، زيرا ذريه
او عبارت بودند از تمامى عرب مصر و يا خصوص قريش، كه مردمى گمراه و مشرك بودند، پس
مىفهميم منظورش از فرزندان من (بنى) خصوص اهل عصمت از ذريه است، كه عبارتند از
رسول خدا 6 و عترت طاهرينش ع، پس امت محمد 6 هم تنها همينها هستند، كه در دعاى
ابراهيم منظور بودند.
و شايد همين
نكته باعث شده كه در دعاى دوم بجاى ذريه كلمه بنين را بياورد، مؤيد اين احتمال
جمله:(فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي، وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ
غَفُورٌ رَحِيمٌ) الخ است چون بر سر اين جمله فاى تفريع و نتيجه را آورده، و با آوردن
آن پيروانش را جزئى از خودش خوانده، و از ديگران ساكت شده، كانه خواسته است بگويد:
آنها كه مرا پيروى نكنند، با من هيچ ارتباطى ندارند و من آنها را نمىشناسم، (دقت
كنيد).
و اينكه امام
فرمود: (پس از خدا براى آنان تطهير از شرك و بتپرستى درخواست كرد) الخ، هر چند كه
تنها تطهير از بتپرستى را خواست، و ليكن از آنجا كه بتپرستى را به ضلالت تعليل
كرد، و گفت: (چون شرك و بتپرستى ضلالت است)، لذا امام ع تطهير از معاصى را هم
اضافه كرد، چون به بيانى كه در آيه:(صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ
عَلَيْهِمْ).[1] گذشت، هر
معصيتى شرك است.
و اينكه امام
ع فرمود: (اين دلالت دارد بر اينكه ائمه و امت مسلمان) الخ، معنايش اين است كه آيه
دلالت دارد كه امام و امت يكى است، و به بيانى كه گذشت اين ائمه و امت از ذريه
ابراهيماند.