responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 431

اسماعيل شركت نداد، و گر نه ميگفت: (ربنا و اجعلنا و ذريتنا امة مسلمة، خدايا ما و ذريه ما را امتى مسلمان قرار بده)، و يا (و اجعلنا و من ذريتنا مسلمين) ولى اينطور نگفت، بلكه ذريه خود را در عبارتى جداگانه ذكر كرد، و گفت:(وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ) با اينحال چه مانعى دارد بگوئيم:

مرادش از اسلام معنايى عمومى است، كه شامل جميع مراتب اسلام، حتى ابتدايى‌ترين مرتبه آن، يعنى ظاهر اسلام هم بشود چون همين مرتبه نيز آثارى جميل و نتايجى نفيس در مجتمع انسانى دارد، آثارى كه مى‌تواند مطلوب ابراهيم ع باشد، و آن را از پروردگارش مسئلت بدارد، همانطور كه در نظر پيامبر اسلام نيز اسلام بهمين معنا است، چون آن جناب بهمين مقدار از اسلام كه بحقانيت شهادتين هر چند بظاهر اعتراف كنند اكتفاء مى‌كرد، و اين اعتراف را مايه محفوظ بودن خونهاشان ميدانست، و مسئله ازدواج و ارث را بر آن مترتب مى‌كرد.

و بنا بر اين هيچ مانعى ندارد بگوئيم: مراد ابراهيم (ع) از اسلام در جمله:(رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ)، آن معناى عالى از اسلام است، كه لايق شان او، و فرزندش ع بود، و در جمله:(وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ) الخ، مراد اسلامى بود كه لايق بشان امت باشد، كه حتى شامل اسلام منافقين، و نيز اسلام اشخاص ضعيف الايمان، و قوى الايمان، و بالأخره اسلام همه مسلمين بشود.

در پاسخ مى‌گوئيم مقام تشريع با مقام دعا و درخواست دو مقام مختلف است و دو حكم متفاوت دارد، كه نبايد اين را با آن مقايسه نمود، اگر پيامبر اسلام 6 از امتش بهمين مقدار قناعت كرد، كه بظاهر شهادتين اقرار كنند، بدان جهت بود كه حكمت در توسعه شوكت، و حفظ ظاهر نظام صالح، اقتضاء مى‌كرد باين مقدار از مراتب اسلام اكتفاء كند، تا پوشش و پوستى باشد براى حفظ مغز و لب اسلام، كه همان حقيقت اسلام باشد، و باين وسيله آن حقيقت را از صدمه آفات وارده حفظ كند.

اين مقام تشريع است كه در آن، اين حكمت را رعايت كرده، و اما مقام دعا و درخواست از خداى سبحان، مقامى ديگر است، كه حاكم در آن تنها حقايق است، و غرض درخواست كننده در آن مقام متعلق بحقيقت امر است، او مى‌خواهد بواقع قرب بخدا برسد، نه باسم و ظاهر آن، چون انبياء توجهى و عشقى به ظواهر امور بدان جهت كه ظاهر است ندارند، ابراهيم ع حتى علاقه باين ظاهر اسلام نسبت بامتش هم ندارد، چون اگر ميداشت همان را قبل از اينكه براى ذريه‌اش درخواست كند، براى پدرش درخواست ميكرد و ديگر وقتى فهميد پدر از دشمنان خداست از او بيزارى نمى‌جست، و نيز در دعايش بطورى كه قرآن حكايت كرده، نمى‌گفت:

((وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ، يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ، وَ لا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ‌)، و مرا در روزى كه خلق‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست