responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 364

بسيارى ديگر از اينگونه كارها بوسيله سرعت حركت انجام مى‌پذيرد، سرعتى كه بيننده آن را تشخيص ندهد، و چنين بپندارد كه عمل نامبرده بدون هيچ سبب طبيعى اينطور خارق العاده انجام يافته، مانند كارهايى كه شعبده‌بازان انجام مى‌دهند.

همه اينها افعالى هستند كه مستند باسباب عادى ميباشند، چيزى كه هست ما سببيت آن اسباب را نشناخته‌ايم، و بدين جهت پوشيده از حس ما است، و يا براى ما غير مقدور است.

در اين ميان افعال خارق العاده ديگرى است، كه مستند به هيچ سبب از اسباب طبيعى و عادى نيست، مانند خبر دادن از غيب. و مخصوصا آنچه مربوط به آينده است، و نيز مانند ايجاد محبت و دشمنى و گشودن گره‌ها، و گره زدن گشوده‌ها، و بخواب كردن، و يا بيمار كردن، و يا خواب‌بندى و احضار و حركت دادن اشياء با اراده و از اين قبيل كارهايى كه مرتاض‌ها انجام ميدهند، و بهيچ وجه قابل انكار هم نيست، يا خودمان بعضى از آنها را ديده‌ايم، و يا برايمان آن قدر نقل كرده‌اند كه ديگر قابل انكار نيست.

و اينك در همين عصر حاضر از اين مرتاضان هندى و ايرانى و غربى جماعتى هستند، كه انواعى از اينگونه كارهاى خارق العاده را مى‌كنند.

و اينگونه كارها هر چند سبب مادى و طبيعى ندارند، و لكن اگر بطور كامل در طريقه انجام رياضت‌هايى كه قدرت بر اين خوارق را بآدمى مى‌دهد، دقت و تامل كنيم، و نيز تجارب علنى و اراده اينگونه افراد را در نظر بگيريم، برايمان معلوم ميشود: كه اينگونه كارها با همه اختلافى كه در نوع آنها است، مستند بقوت اراده، و شدت ايمان به تاثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قبلى است، هر چه ايمان آدمى به تاثير اراده بيشتر شد! اراده هم مؤثرتر ميشود، گاهى اين ايمان و علم بدون هيچ قيد و شرطى پيدا ميشود، و گاهى در صورت وجود شرائطى مخصوص دست ميدهد، مثل ايمان به اينكه اگر فلان خط مخصوص را با مدادى مخصوص و در مكانى مخصوص بنويسيم، باعث فلان نوع محبت و دشمنى ميشود، و يا اگر آينه‌اى را در برابر طفلى مخصوص قرار دهيم، روح فلانى احضار مى‌گردد، و يا اگر فلان افسون مخصوص را بخوانيم، آن روح حاضر ميشود، و از اين قبيل قيد و شرطها كه در حقيقت شرط پيدا شدن اراده فاعل است، پس وقتى علم بحد تمام و كمال رسيد، و قطعى گرديد، بحواس ظاهر انسان حس درك و مشاهده آن امر قطعى را ميدهد، تو گويى چشم آن را مى‌بيند، و گوش آن را مى‌شنود.

و خود شما خواننده عزيز مى‌توانى صحت اين گفتار را بيازمايى، به اينكه به نفس خود تلقين كنى: كه فلان چيز و يا فلان شخص الان نزد من حاضر است و دارى او را مشاهده مى‌كنى، وقتى اين تلقين زياد شد، رفته رفته بدون شك مى‌پندارى كه او نزدت حاضر است، بطورى كه اصلا باور

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 364
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست