نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 311
بله در ميانه همه
معجزات، دو تا معجزه هست كه احتياج به بحث ديگرى جداگانه دارد، يكى زنده كردن
مردگان، و دوم معجزه مسخ.
در باره اين
دو معجزه بعضى گفتهاند: اين معنا در محل خودش ثابت شده: كه هر موجود كه داراى قوه
و استعداد و كمال و فعليت است، بعد از آنكه از مرحله استعداد بفعليت رسيد، ديگر
محال است بحالت استعداد برگردد، و همچنين هر موجودى كه از نظر وجود، داراى كمال
بيشترى است، محال است برگردد، و بموجودى ناقصتر از خود مبدل شود، و در عين حال
همان موجود اول باشد.
و انسان بعد
از مردنش تجرد پيدا مىكند، يعنى نفسش از ماده مجرد ميشود، و موجودى مجرد مثالى يا
عقلى مىگردد، و مرتبه مثاليت و عقليت فوق مرتبه ماديت است، چون وجود، در آن دو
قوىتر از وجود مادى است، با اين حال ديگر محال است چنين انسانى، يا بگو چنين نفس
تكامل يافتهاى، دوباره اسير ماده شود، و باصطلاح زنده گردد، و گر نه لازم مىآيد
كه چيزى بعد از فعليت بقوه و استعداد برگردد، و اين محال است، و نيز وجود انسان،
وجودى قوىتر از وجود ساير انواع حيوانات است، و محال است انسان برگردد، و بوسيله
مسخ، حيوانى ديگر شود.
اين اشكالى
است كه در باب زنده شدن مردگان و مسخ انسانها بصورت حيوانى ديگر شده است، و ما در
پاسخ مىگوييم: بله برگشت چيزى كه از قوه بفعليت رسيده، دوباره قوه شدن آن محال
است، ولى زنده شدن مردگان، و همچنين مسخ، از مصاديق اين امر محال نيستند.
توضيح اينكه:
آنچه از حس و برهان بدست آمده، اين است كه جوهر نباتى مادى وقتى در صراط استكمال
حيوانى قرار مىگيرد، در اين صراط بسوى حيوان شدن حركت مىكند، و بصورت حيوانيت كه
صورتى است مجرد بتجرد برزخى در مىآيد، و حقيقت اين صورت اين است كه: چيزى خودش را
درك كند، (البته ادراك جزئى خيالى)، و درك خويشتن حيوان، وجود كامل جوهر نباتى
است، و فعليت يافتن آن قوه و استعدادى است كه داشت، كه با حركت جوهرى بان كمال
رسيد، و بعد از آنكه گياه بود حيوان شد، و ديگر محال است دوباره جوهرى مادى شود، و
بصورت نبات در آيد، مگر آنكه از ماده حيوانى خود جدا گشته، ماده با صورت ماديش
بماند، مثل اينكه حيوانى بميرد، و جسدى بى حركت شود.
از سوى ديگر صورت
حيوانى منشا و مبدء افعالى ادراكى، و كارهايى است كه از روى شعور از او سر مىزند،
و در نتيجه احوالى علمى هم بر آن افعال مترتب ميشود، و اين احوال علمى در نفس
حيوان نقش مىبندد، و در اثر تكرار اين افعال، و نقشبندى اين احوال در نفس حيوان،
از آنجا كه نقشهايى شبيه بهم است، يك نقش واحد و صورتى ثابت، و غير قابل زوال
ميشود، و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 311