responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 287

اختصاص بذكر يافته، شايد علتش اين بوده باشد، كه اين كلمه قريب المعناى با كلمه خالق و موجد است، كه از ماده (ب- ر- ء) اشتقاق يافته، وقتى مى‌گويى: (برء يبرء براء) معنايش اين است كه فلانى فلان چيز را جدا كرد، و خداى تعالى از اين رو بارئ است، كه خلقت يا خلق را از عدم جدا مى‌كند، و يا انسان را از زمين جدا مى‌كند، پس كانه فرموده: (اين توبه شما كه يكديگر كشى باشد، هر چند سخت‌ترين اوامر خدا است، اما خدايى كه شما را باين نابود كردن امر كرده، همان كسى است كه شما را هستى داده، از عدم در آورده، آن روز خير شما را در هستى دادن بشما ديد، و لذا ايجادتان كرد، امروز خيرتان را در اين مى‌بيند، كه يكدگر را بكشيد، و چگونه خيرخواه شما نيست؟ با اينكه شما را آفريد؟ پس انتخاب كلمه (بارئ)، و اضافه كردن آن بضمير (كم- شما)، در جمله (بارئكم)، براى اشعار بخصوصيت است، تا محبت خود را در دلهاشان برانگيزد.

*(ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ)، ظاهر آيه شريفه و ما قبل آن اين است كه اين خطابها و انواع تعديها و گناهانى كه از بنى اسرائيل در اين آيات شمرده، همه آنها بهمه بنى اسرائيل نسبت داده شده، با اينكه ميدانيم آن گناهان از بعضى از ايشان سر زده، و اين براى آنست كه بنى اسرائيل جامعه‌اى بودند، كه قوميت در آنها شديد بود، چون يك تن بودند، در نتيجه اگر عملى از بعضى سر مى‌زد، همه بدان راضى ميشدند، و عمل بعضى را بهمه نسبت ميدادند، و گر نه همه بنى اسرائيل گوساله نپرستيدند، و همه آنان پيغمبران خداى را نكشتند، و همچنين ساير گناهان را همگى مرتكب نشدند، و بنا بر اين پس جمله:(فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ)، هم قطعا خطاب بهمه نيست، بلكه منظور آنهايند كه گوساله پرستيدند، هم چنان كه آيه: ((إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ‌)، شما با گوساله‌پرستى خود بخويشتن ستم كرديد)، نيز بر اين معنا دلالت دارد، و جمله‌(ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ)، الخ تتمه‌اى از حكايت كلام موسى (ع) است، و اين خود روشن است.

و جمله‌(فَتابَ عَلَيْكُمْ) الخ، دلالت دارد بر اينكه بعد از آن كشتار، توبه‌شان قبول شده، و در روايات هم آمده: كه توبه ايشان قبل از كشته شدن همه مجرمين نازل شد.

از اينجا مى‌فهميم، كه امر بيكديگركشى، امرى امتحانى بوده، نظير امر بكشتن ابراهيم اسماعيل، فرزند خود را، كه قبل از كشته شدن اسماعيل خطاب آمد: ((يا إِبْراهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا)، اى ابراهيم تو دستورى را كه در خواب گرفته بودى، انجام دادى).[1] در داستان موسى (ع) هم آن جناب فرمان داده بود كه: (بسوى آفريدگارتان توبه ببريد، و يكدگر را بكشيد كه اين در نزد بارئ شما، برايتان بهتر است)، خداى سبحان هم همين فرمان او را


[1]- سوره صافات آيه 105

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 287
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست