responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 286

روزى خدا را بخوريد و بنوشيد و در زمين به تباهكارى سر مكشيد (60).

و چون گفتيد اى موسى ما بيك خوراك نمى‌توانيم بسازيم پروردگار خويش را بخوان تا از آنچه زمين همى روياند از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش براى ما بيرون آورد، گفت چگونه پست‌تر را با بهتر عوض مى‌كنيد بشهر فرود آئيد تا اين چيزها كه خواستيد بيابيد و ذلت و مسكنت بر آنان مقرر شد و بغضب خدا مبتلا شدند زيرا آيه‌هاى خدا را انكار همى كردند و پيامبران را بناروا همى كشتند زيرا نافرمان شده بودند و تعدى همى كردند (61).

بيان [توضيح و بيان آيات مربوط به بني اسرائيل‌]

*(وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ) الخ، يعنى زنان شما را نمى‌كشتند، و براى خدمتگزارى و كلفتى خود زنده نگه ميداشتند، و آنان را مانند پسران شما نمى‌كشتند، پس كلمه (استحياء) بمعناى طلب حياة است، ممكن هم هست معناى آن اين باشد كه با زنان شما كارهايى مى‌كردند، كه حياء و شرم از ايشان برود، و معناى (يسومونكم) ... تكليف مى‌كنند شما را يا ميرنجانند شما را بعذاب سخت مى‌باشد.

*(وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ) الخ، كلمه فرق بمعناى تفرقه است، كه در مقابل جمع بكار مى‌رود، هم چنان كه كلمه (فصل) در مقابل وصل است، و (فرق در دريا) بمعناى ايجاد شكافى در آنست، و حرف (با) در كلمه (بكم) باى سببيت، و يا ملابسه است، كه اگر سببيت باشد، معنايش اين ميشود: كه ما دريا را بخاطر نجات شما باز كرديم، و اگر ملابسه باشد، معنا اين ميشود: كه ما دريا را براى مباشرت شما در دخول دريا، شكافتيم، و باز كرديم.

*(وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً)، خداى تعالى داستان ميقات چهل روزه موسى را در سوره اعراف نقل كرده، آنجا كه مى‌فرمايد: ((وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِينَ لَيْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ، فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً)، ما با موسى سى شب قرار گذاشتيم، و سپس آن را چهل شب تمام كرديم)،[1] پس اگر در آيه مورد بحث از همان اول مى‌فرمايد چهل شب قرار گذاشتيم، يا از باب تغليب است، و يا آنكه ده روزه آخرى بيك قراردادى ديگر قرار شده، پس چهل شب مجموع دو قرارداد است، هم چنان كه روايات نيز اين را ميگويد.

*(فَتُوبُوا إِلى‌ بارِئِكُمْ) الخ، كلمه (بارئ) از اسماء حسناى خداست، هم چنان كه در آيه: ((هُوَ اللَّهُ، الْخالِقُ الْبارِئُ، الْمُصَوِّرُ، لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌)، او، اللَّه، و خالق، و بارئ، و مصور، است و او داراى اسماء حسنى است)،[2] آن را يكى از اسماء نامبرده شمرده است، و اين اسم در قرآن كريم در سه جا آمده، كه دو تاى آنها در همين آيه است.

و اگر از ميان همه اسماء حسنى كه بمعنايش با اين مورد مناسبند نام (بارئ) در اين آيه‌


[1]- سوره اعراف آيه 142

[2]- سوره حشر آيه 24

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست