نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 227
شما كه كتاب آسمانى
ميخوانيد چگونه مردم را به نيكى فرمان ميدهيد و خودتان را از ياد مىبريد چرا بعقل
در نمىآئيد (44).
بيان
خداى سبحان
در اين آيات عتاب ملت يهود را آغاز كرده، و اين عتاب در طى صد و چند آيه ادامه
دارد، و در آن نعمتهايى را كه خدا بر يهود افاضه فرمود، و كرامتهايى را كه نسبت
بانان مبذول داشت، و عكس العملى كه يهود بصورت كفران و عصيان و عهدشكنى و تمرد و
لجاجت از خود نشان داد، بر مىشمارد، و با اشاره به دوازده قصه از قصص آنان
تذكرشان ميدهد، قصه نجاتشان از شر آل فرعون، شكافته شدن دريا، و غرق شدن فرعونيان،
و قصه ميعاد در طور، و قصه گوسالهپرستى آنان، بعد از رفتن موسى بميقات، و قصه
مامور شدنشان بكشتن يكديگر، و داستان تقاضاشان از موسى كه خدا را بما نشان بده تا
علنى و آشكارا او را ببينيم، و به كيفر همين پيشنهادشان، دچار صاعقه شدند، و
دوباره زنده گشتند، تا آخر داستانهايى كه در اين آيات بدان اشاره شده، و سر تا سر
آن پر است از عنايات ربانى، و الطاف الهى.
و نيز
بيادشان مىآورد: آن ميثاقها كه از ايشان گرفت، و ايشان آنها را نقض كرده، و پشت
سر انداختند، و باز گناهانى را كه مرتكب شدند، و جرائمى را كه كسب كردند، و آثارى
كه در دلهاشان پيدا شد، با اينكه كتابشان از آنها نهى كرده بود، و عقولشان نيز بر
خلاف آن حكم مىكرد، بيادشان مىاندازد، و يادآوريشان مىكند: كه بخاطر آن
مخالفتها چگونه دلهاشان دچار قساوت، و نفوسشان در معرض شقاوت قرار گرفت، و چگونه
مساعيشان بى نتيجه شد.
*(وَ
أَوْفُوا بِعَهْدِي) الخ، كلمه عهد در اصل بمعناى حفاظ است، و همه معانى آن از
اين يك معنا مشتق شده مانند عهد بمعناى ميثاق، و عهد بمعناى سوگند، و بمعناى وصيت،
و بمعناى ديدار، و بمعناى نزول، و امثال آن.
* (فارهبون)،
كلمه رهبت بمعناى خوف، و مقابلش كلمه رغبت است.
*(وَ لا
تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ)، يعنى از ميان اهل كتاب، و يا ميان اقوام
گذشته، و آيندهتان، شما كفر بقرآن را آغاز مكنيد، بگذاريد كسانى بدان كفر بورزند
كه بهمه كتابهاى آسمانى كفر مىورزند، و آن كفار مكه هستند، كه قبل از يهود بقرآن
كفر ورزيده بودند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 227