responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 224

فساد انگيزند و خونها بريزند)، چيزى نفرمود، و چيزى در مقابل آن قرار نداد، بجز اينكه (خدا همه اسماء را باو تعليم كرد)، پس معلوم ميشود علم نامبرده تمامى مفاسد را اصلاح مى‌كرده، و در سابق هم حقيقت آن اسماء را شناختى، كه گفتيم موجودات عاليه‌اى غايب و در پس پرده آسمانها و زمين بوده‌اند، واسطه‌هايى براى فيوضات خدا بمادون خود بوده‌اند، كه كمال هيچ مستكملى جز به بركات آنان تمام نميشده.

هم چنان كه در بعضى اخبار[1] وارد شده: كه آدم ع شبح‌هايى از اهل بيت، و انوار ايشان را در هنگام تعليم اسماء بديد، و نيز اخبارى رسيده: كه آن انوار را در هنگامى ديد، كه خداى تعالى ذريه‌اش را از پشتش بيرون كشيد، و نيز وارد شده: كه آن انوار را در همان هنگامى كه در بهشت بود، ديد، كه خواننده عزيز خودش بايد بان اخبار مراجعه نمايد (و راهنما خداست).

خداى تعالى با نكره آوردن لفظ (كلمات) امر آن كلمات را مبهم گذاشت، و فرمود:(فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ) الخ، و اطلاق لفظ كلمه، بر موجود عينى در قرآن كريم آمده، و در آيه:(بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ)،[2] صريحا اين لفظ را در عيسى بن مريم ع اطلاق نموده.

و اما اينكه بعضى از مفسرين گفته‌اند: كه منظور از كلمات كلماتى است كه خدا در سوره اعراف از آدم و حوا حكايت كرده، و فرموده:(قالا: رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا، وَ تَرْحَمْنا، لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ)[3] الخ، تفسير صحيحى نيست، براى اينكه مسئله توبه همانطور كه آيات اين سوره، يعنى سوره بقره دلالت مى‌كند، بعد از واقعه هبوط بزمين واقع شده، چون مى‌فرمايد:(وَ قُلْنَا: اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ)، تا آنجا كه مى‌فرمايد:(فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ، فَتابَ عَلَيْهِ) الخ، و اين كلماتى كه آدم و همسرش بان تكلم كرده‌اند، قبل از هبوط، و در بهشت آموخته بودند، چون در سوره اعراف مى‌فرمايد:(وَ ناداهُما رَبُّهُما: أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ)؟ تا آنجا كه مى‌فرمايد:

(قالا. رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا)، و در آخر مى‌فرمايد.(قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ) الخ، پس اقرار بظلم به نفس در بهشت واقع شده، نه در زمين، و حال آنكه گفتيم: تلقى كلمات در زمين بوده.

بلكه ظاهر اينكه گفتند: (پروردگارا بخود ستم كرديم) الخ، تذلل و خضوعى است از آن دو، در مقابل ندايى كه خدا بانان كرد، خواسته‌اند بعد از اعتراف بربوبيت خدا، و اينكه بخاطر ظلمى كه كرديم مشرف بخطر خسران شده‌ايم، اعلام كنند: به اينكه امر بدست خداى سبحان است، هر جور بخواهد امر مى‌كند.


[1]- بحار الانوار ج 11 ص 175 ح 20

[2]- سوره آل عمران آيه 45

[3]- سوره اعراف آيه 23

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست