نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 195
زندگى كنيد، و در
آنجا بميريد، و از همانجا دوباره بيرون شويد)،[1]
سوم در سوره طه، كه فرموده: ((وَ
لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ، فَنَسِيَ، وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً*
وَ إِذْ قُلْنا: لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ، فَسَجَدُوا، إِلَّا إِبْلِيسَ،
أَبى، فَقُلْنا يا آدَمُ: إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ، فَلا
يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى* إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ
لا تَعْرى* وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها، وَ لا تَضْحى،* فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ
الشَّيْطانُ، قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا
يَبْلى؟* فَأَكَلا مِنْها، فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما، وَ طَفِقا يَخْصِفانِ
عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ، وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،* ثُمَّ
اجْتَباهُ رَبُّهُ، فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى،* قالَ: اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً
بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً، فَمَنِ
اتَّبَعَ هُدايَ، فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى* وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي،
فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً،* وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى،
قالَ: رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى؟ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً،* قالَ كَذلِكَ
أَتَتْكَ آياتُنا، فَنَسِيتَها، وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى)، الخ و ما با آدم قبلا عهدى بسته بوديم و فرمانى
داده بوديم (كه فريب ابليس را نخورد)، ولى او را در آن عهد ثابت قدم و استوار
نيافتيم،* و چون بفرشتگان گفتيم: بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند، جز شيطان، كه
سر باز زد* آن گاه بادم گفتيم: كه زنهار اين ابليس دشمن تو و همسر تو است، مواظب
باشيد، از بهشت بيرونتان نكند، و گر نه بدبخت خواهيد شد،* چون در بهشت نه گرسنه
ميشوى، و نه برهنه، نه تشنه ميشوى، و نه گرما زده* اما شيطان با همه اين سفارشها
در او وسوسه كرد، و گفت: اى آدم، ميخواهى من تو را بدرختى راهنمايى كنم، كه اگر از
آن بخورى، ابديت و ملك جاودانى خواهى يافت؟* (و شيطان سرانجام كار خود را كرد)، و
آدم و همسرش از آن درخت بخوردند، و عورتشان برايشان نمودار شد، پس بر آن شدند، كه
از برگهاى بهشت عورت خود بپوشانند، و آدم ارشاد و راهنمايى پروردگارش را نافرمانى
كرد، و گرفتار شد،* آن گاه پروردگارش وى را برگزيد و نافرمانيش را جبران نمود و
هدايتش فرمود.* پروردگارش دستور داد: كه همگى از بهشت فرود آئيد در حالى كه بعضى
دشمن بعض ديگر باشيد پس هر هدايتى كه از طرف من بسوى شما آمد، و خواهد هم آمد، در
آن هنگام هر كس هدايت مرا پيروى كند، گمراه و بدبخت نميشود،* و هر كس از ياد من
اعراض كند، زندگى سختى خواهد داشت،* علاوه بر اينكه روز قيامت كور محشورش خواهيم
نمود،* و چون بگويد: پروردگارا من كه بينا بودم، چرا كور محشورم كردى؟* در جوابش
خواهد فرمود: همانطور كه آيات من بسويت آمد، و تو عمدا آن را فراموش كردى، امروز
هم ما تو را فراموش كرديم)[2] الخ.
سياق اين سه
دسته آيات، و مخصوصا آيهاى كه در صدر داستان قرار گرفته، و ميفرمايد:
(إِنِّي
جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) الخ، اين معنا را دست ميدهد: كه آدم در اصل،
و در آغاز براى اين