responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 160

فرمود: اگر جوابت را بدهم كافر ميشوى.[1]* مؤلف: معناى اينكه فرمود: (خدا بر بندگان قاهرتر از اين است) اين است كه اگر قاهرى بخواهد كسى را بكارى مجبور كند، بايد اينقدر قهر و غلبه داشته باشد كه بكلى مقاومت نيروى فاعل را خنثى و بى اثر كند، تا در نتيجه شخص مجبور عملى را كه او ميخواهد بدون اراده خودش انجام دهد، و قاهرتر از اين قاهر، كسى است كه مقهور خود را وادار كند به اينكه عملى را كه وى از او خواسته با اراده و اختيار خودش انجام دهد، و خلاصه آن عمل را بياورد، بدون اينكه اراده و اختيارش از كار افتاده باشد، و يا اراده‌اش بر خلاف اراده قاهر و آمر بكار رود.

و باز در كتاب توحيد از امام صادق ع روايت آورده، كه فرمود: رسول خدا 6 فرمود: كسى كه خيال كند خدا مردم را به سوء و فحشاء امر كرده، بر خدا دروغ بسته است، و كسى كه به پندارد كه خير و شر بغير مشيت خدا صورت مى‌گيرد خدا را از سلطنت خود بيرون كرده است.[2] و در كتاب طرائف است، كه روايت شده: حجاج بن يوسف نامه‌اى به حسن بصرى، و به عمرو بن عبيد، و به واصل بن عطاء، و به عامر شعبى، نوشت، و از ايشان خواست تا آنچه در باره قضاء و قدر بايشان رسيده بنويسند.

حسن بصرى نوشت: بهترين كلامى كه در اين مسئله بمن رسيده، كلامى است كه از امير المؤمنين على بن ابى طالب ع شنيده‌ام، كه فرمود: آيا گمان كرده‌اى همان كسى كه تو را نهى كرد، وادار كرده؟ نه، آنكه تو را بگناه وادار كرده، بالا و پائين خود تو است، و خدا از آن بيزار است.

و عمرو بن عبيد نوشت: بهترين سخنى كه در قضاء و قدر بمن رسيده، كلامى است كه از امير المؤمنين على بن ابى طالب ع شنيده‌ام، و آن اين است كه فرمود: اگر دروغ و خيانت در اصل حتمى باشد، بايد قصاص خيانتكار، ظلم و خيانتكار در قصاص مظلوم باشد.

و واصل بن عطاء نوشت: بهترين سخنى كه در مسئله قضاء و قدر بمن رسيده، كلام امير المؤمنين على بن ابى طالب است، كه فرموده: آيا خدا تو را براه راست دلالت مى‌كند، آن وقت سر راه را بر تو مى‌گيرد، كه نتوانى قدمى بردارى؟

و شعبى هم نوشت بهترين كلامى كه در مسئله قضاء و قدر شنيده‌ام، كلام امير المؤمنين على بن ابى طالب ع است كه فرمود: هر عملى كه دنبالش از خدا بخاطر آن عمل طلب مغفرت مى‌كنى، او از خود تو است، و هر عملى كه خدا را در برابر آن سپاس مى‌گويى، آن عمل از


[1]- توحيد صدوق ص 363 ح 11

[2]- توحيد صدوق ص 359 ح 2

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 160
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست