responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 181

مجلس‌ها این طورى بوده (تقریباً نه تحقیقاً، بودند بعضى از افراد صحیح و همان‌ها اسباب زحمت شدند).

اینها (شرق و غرب) از جمهورى اسلامى مى‌ترسند

الان هم همان مسائل هست، یعنى آنها باز هم چشم طمعشان به اینجاهاست، آن ذخایرى که ممالک شرق دارد، ایران دارد، نمى‌گذارد آنها راحت باشند، خصوصاً که ایران وضعیت جغرافیائیاش هم یک وضعیت حساسى است. آنها دست بر نمى‌دارند از ایران، نه از طرف شرقى‌ها و نه از طرف غربى‌ها، و با هر کوششى که دارند مى‌خواهند نگذارند که این مملکت سر و سامان پیدا بکند. همه شلوغى‌هائى که الان درست مى‌کنند با دست آنها دارد درست مى‌شود همه جا آشفتگى‌هائى که پیدا مى‌شود با دست آنها درست مى‌شود و پیدا مى‌شود که نگذارند یک آرامشى بشود و یک سامانى پیدا کند مملکت. شما ملاحظه کردید که در قبل از اینکه شاه برود و بعد هم وارث خبیثش برود، فعالیت زیاد در این بود که نگه دارند او را، نرود، بعد از اینکه حالا او رفت و تمام شد، فعالیت زیاد بود که جمهورى اسلامى درست نشود. از جمهورى اسلامى اینها مى‌ترسند، نه از جمهوریش، از اسلامش. آنهائى که قلم‌هایشان یا تابع آنها بود یا از باب اینکه خودشان توجه نداشتند و غربزده شده بودند، شروع کردند نوشتن به اینکه دیگر اسلام را مى‌خواهد چه کند همان جمهورى باشد، جمهورى دموکراتیک باشد، آخرش هم دیگر راضى شده بودند به اینکه جمهورى اسلامى دموکراتیک باشد. اینهااز اسلام مى‌ترسند و از رژیم اسلامى مى‌ترسند، حالا که ضربه خورده‌اند از اسلام یعنى رژیم را مسلمان‌ها با کلمه اسلام از بین بردند دیگرانى که حالا آمده و سر این سفره مى‌خواهند بنشینند اینها دخالت نداشتند، آنهائى که دخالت داشتند همین مستضعفین بودند که در خیابان و در بازار وزن و مردشان ریختند و جلوى تانک و توپ و مسلسل و اینها رفتند و کار را انجام دادند. حالا انجام گرفت، یکدفعه ما دیدیم از اروپا و آمریکا و از گوشه و کنار خود مملکت کسانى که آن وقت طرفدار بودند حالا شدند انقلابى و شدند مخالف رژیم و هر جا باشد هر کس مى‌آید اینجا مى‌گوید ما در سال‌هاى سابق مخالف رژیم بودیم و ما چیزها دیدیم (خیال مى‌کنند که من از کره مریخ آمده‌ام و نمى‌دانم، هیچ اطلاع ندارم که اینها چه بوده‌اند) یک وقتى بود که همه شاهنشاهى بودند، همه چه فرمان ایزد چه فرمان شاه بود، آنوقت که باد به بیرق او مى‌خورد اینها زیر آن بیرق سینه مى‌زدند، حالا که آن بیرق خوابیده است و یک بیرق اسلامى بلند شده است. و امیدوارم که این بیرق و این پرچم باقى باشد حالا آمده‌اند زیر این پرچم سینه مى‌زنند منتها بعضى‌شان شیطنت هم دارند، زیر این پرچم بر خلاف پرچم عمل مى‌کنند، بعضى‌ها همان استفاده مى‌خواهند، آنها ضررشان کمتر است، آنهایى که همان مى‌خواهند که یک بهره‌اى داشته باشند، آنها ضررشان کمتر است. خوب بهره‌شان هم مى‌برند اما ضرر کم دارند اما یک دسته‌اى هستند که اینها یا معوجند و ادراکشان ناقص است و یا اینکه نه، ادراکاتشان هم خوب است و از روى نقشه کار مى‌کنند و دیگران به آنها گفته‌اند این کارها را باید



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست