responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 8  صفحه : 66

حرفش هم الهى است، استماع هم که مى‌کند، استماعش هم الهى است، راه هم که مى‌رود، راه رفتنش هم الهى است. این همان است که انبیا آمده‌اند براى تربیت انسان‌ها که این انسانى که یک حیوانى است، با سایر حیوانات فرق ندارد یا بدتر از سایر حیوانات است مى‌خواهند که این انسان را از این لجنزار بیرون بیاورند و یک انسان الهى، یک انسانى که سر تا پایش معرفت الله باشد، توحید باشد، حرکتى نکند الا به حرکت الهى و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمى نه این است که معنایش این است که خدا تیر را با دست انداخت. این دست، دست خداست و نفسانیت در تو نبوده است تا اینکه رمییى که مى‌کنى، رمى تو باشد. تو الهى بودى، تو یک موجود الهى بودى، موجود الهى همه چیزش الهى است، رمیش رمى الله است، عینش، عین الله است، همه چیزش خداست.

باید کوشش کنیم ما معممین، ما که خودمان را اسممان روحانى گذاشتیم، چه طبقه اهل منبر باشند، چه اهل محراب باشند، چه از قشرهاى دیگر، همین بنگاه، این بنگاه را بنگاه اسلامى‌اش کنیم. ما که امروز همچو قدرتى خدا به ما داد و اعطاى خدا بود، لیس الا براى این نیم توجهى بود که به اسلام شد و همه گفتند اسلام را مى‌خواهیم، یک همچو قدرت‌هایى را از بین بردیم، بردید و همه قشرها هم در این شرکت داشتند، زن‌ها، مردها، بچه، بزرگ‌ها، ما همه، روحانى، دانشگاهى، همه، ما که الان آن قدرت‌ها را از بین بردیم و الان هم مدعى هستیم که رژیم ما رژیم اسلامى است و جمهورى ما جمهورى اسلامى است، باید اکتفاى به این نکنیم که یک لفظى را برداشتیم و یک لفظ دیگر جایش گذاشتیم یا یک رژیمى را منقرض کردیم، یک رژیم دیگرى جایش گذاشتیم. باید ما همه متوجه این معنا باشیم که لااقل این محیط بنگاه روحانى، این محیطى که سر و کار دارند با قلوب مردم، دعوت مى‌کنند مردم را و سر و کارشان با دل‌هاى مردم است، شمائى که سر و کارتان با جان مردم است، باید کوشش کنید که جان خودتان را، قلب خودتان را اصلاح کنید، الهى کنید که وقتى که منبر مى‌روید مثل منبرهاى، البته نمى‌شود، اما شیعه آن صاحب منبر حقیقى که حضرت امیر سلام‌الله علیه هست باشد که هر چه مى‌گفت و از قلب الهى سرچشمه مى‌گرفت ضربت على یوم الخندق کافضل من کذا.. این نه اینکه مسأله این بود که تمام کفر با تمام اسلام مقابله کردند، از این جهت شده است. ما اگر فرض مى‌کردیم که غیر حضرت امیر همین ضربه را زده بود و همان شکست را هم داده بود، باز اصلاً معلوم نبود که یک فضیلتى داشته باشد تا فضیلتش از نماز انبیا هم بالاتر باشد این ضربه ضربتى بود که از روح امیرالمومنین سرچشمه گرفته بود همه ایامى که ضربت مى‌زد، فضیلتش بالاتر از همه بود براى اینکه قلب، قلب الهى بود، قلبى بود که غیر از خدا در او راه نداشت. ضربتى که از آن قلب سرچشمه بگیرد، تصمیمى که از آن قلب سرچشمه بگیرد، این ارزشش همان است که فرموده است افضل از همه چیزهائى که در عالم واقع شده است. البته براى ماها و بالاتر از ماها این مقام میسور نیست لکن آن تا حدودى که میسور است ما باید کوشش کنیم حالا که نشد، هیچ، نباشد حالا که ما نمى‌توانیم حضرت امیر سلام‌الله علیه باشیم شیعه‌اش هم نباید باشیم؟! نه، خود ایشان هم فرمودند که شماها نمى‌توانید اینطور باشید لکن اعانت کنید مرا به تقوا و به امثال ذلک.



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 8  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست