responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 8  صفحه : 278

ضرورت تشکیل حزب مستضعفین‌

و من یک پیشنهادى در چند روز پیش از این کردم که اگر این پیشنهاد را عمل بکنند، این اسباب این شود که روابط انشاءالله کم کم پیدا بشود و ایجاد یک حزب مستضعفین، تمام مستضعفین دنیا اعم از مسلم و غیر مسلم، این دولت‌هاى غیر اسلامى که به مردم ظلم مى‌کنند، ملت‌ها اینطور نیستند، ملت مثلاً آمریکا، ملت فرانسه آنهائى که ظلمى نمى‌خواهند بکنند، آن که ظلم مى‌کند، آن که خلاف مى‌کند، دولت‌ها هستند، آنها هم مستضعفین‌شان گرفتار مستکبرین است و اگر یک حزبى در عالم پیدا بشود، یک حزب عالمى، حزب مستضعفین که همان حزب‌الله است، این همه مشکل رفع بشود، با رفع این دو اشکال، تمام مشکلات مسلمین رفع مى‌شود، هیچ قدرتى با این 3 نمى‌تواند مقابله بکند.

روح شهادت طلبى و ایمان اسلام، رمز غلبه مشت بر توپ و تانک‌

شما دیدید که ملت ایران، حالا شما چند تا اسلحه دست مردم مى‌بینید، این اسلحه‌ها غنیمت حربى است، اینها اسلحه‌هاى خود مردم که نبود، غنائمى بود که از دولت سابق گرفتند، چیزى نداشتند مردم، دست خالى لکن ایمان داشتند، ایمان به خدا بود، فریاد الله‌اکبر بود، این ملت تحت فشار دو هزار و پانصد سال و تحت فشار بسیار پنجاه و چند سال و تحت فشار بسیار این دو دهه آخر این ملت همچو متحول شد، خداى تبارک و تعالى همچو تقدیر فرمود این ملتى که خوف از یک پاسبان داشت همچو متحول شد که در خیابانها آمد و فریاد زد که ما این سلسله خبیث را نمى‌خواهیم، آن که نمى‌توانست یک کلمه بر خلاف بگوید، بچه کوچک و بزرگش، زن و مردش. مارهین منت بانوان بیشتر از جوانهاى مردشان هستیم بانوان در ایران بسیار حظ وافر داشتند یعنى بانوان که بیرون مى‌آمدند مردم تهییج مى‌شدند، دو مقابل، چند مقابل مى‌شد قدرت مردم در عین حالى که هیچ نداشتند الاقوه ایمان در ظرف چند این آخر دیگر که اینها حمله کردند و کودتا خواستند بکنند و نقشه کشیدند که در یک شب تمام سرها را، سرهاى قوم را از بین ببرند - در ظرف - خدا رحمت کند قره نى را، گفت سه ساعت و نیم طول کشید. گفت جنگ ما بین مردم و قواى شاه شاه مخلوع سه ساعت و نیم شد. با سه ساعت و نیم غلبه کرد، مشت‌ها غلبه کرد بر تانک‌ها، بر توپ‌ها. این ایمان بود، این براى این بود که جوان‌هاى ما از مردن نمى‌ترسیدند براى اینکه شهادت را فنا نمى‌دانستند، شهادت را یک زندگى جاویدان مى‌دانستند. کراراً پیش من آمدند، کراراً، حالا هم مى‌آیند گاهى که شما دعا کنید ما شهید بشویم. من دعا مى‌کردم که ثواب شهید پیدا کنید انشاءالله. یک همچو روحیه‌اى پیدا شد نظیر همان روحیه‌اى که در زمان رسول الله در جوان‌هاى آنوقت بود. این اسباب این شد که غلبه کرد مشت بر تانک. من از خداى تبارک و تعالى مى‌خواهم که همه مسلمین، همه حکومت‌هاى اسلامى به وظائف اسلامى‌شان عمل کنند و همه موفق باشند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‌



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 8  صفحه : 278
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست