نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 8 صفحه : 2
الهیین، غیر انبیا که به الهام خدا تربیت مىکنند، تربیتهائى که اینها بخواهند بکنند، همان تربیتهاى طبیعى است. طبیب معالجه جسم ما را مىکند، طبیب خیلى خوب هر مرضى را، مرض جسمانى را معالجه مىکند اما امراض روحانى به طبیب مربوط نیست، هیچ ابداً طبیب کارى به او ندارد، نمىتواند هم داشته باشد براى اینکه اطلاع بر آن ندارد. هر چه علوم طبیعى ترقى بکند انسان را به آن چیزهائى که در طبیعت به آن احتیاج دارد مىرساند، آن ورق بالا که فوق طبیعت است، هیچ یکى از این علوم بشرى به آنجا نمىرسد. رژیمهاى بشرى بر فرض اینکه صالح باشند و حال آنکه مىدانیم که اکثراً نیستند، بر فرض اینکه صالح باشند تا حدودى که دیدشان هست، انسان را پیش مىبرند . آنجا که نمىدانند، دیگر نمىتوانند پیش ببرند و لهذا مىبینیم که تمام رژیمهاى غیر و حیاى، آنهائى که مربوط نیستند به مبدا وحى، کارى به انسان ندارند راجع به آن چیزهائى که مربوط به باطن انسان است حکومتها هیچ کار ندارند که شما پیش خودتان چه فکر مىکنید، پیش خودتان چه اعتقاد دارید، پیش خودتان چه ملکاتى دارید، هیچ کارى به این ندارند، آنقدرى که آنها کار دارند، این است که نظام این عالم طبیعت را آنهائى که مردم صحیح هستند، آن حکومتهاى عادل نظام این طبیعت را به طورى کنند که محفوظ باشد، بازارشان یک بازار منظم باشد، مملکتشان یک مملکت منظم باشد، دزدها را جلویش را بگیرند، بى عدالتىها را جلویش را بگیرند، آنقدرى که رژیمها به آن نظر دارند همین مقدار است اما هیچ کارى به این ندارند که شما توى منزلتان چه خودتان چه مىکنید، چه کار دارند به توى منزلتان، شما بیرون که آمدید باید نظام را حفظش کنید اما در داخل منزل بین خودت و خداى خودت چه کاره هستى. هیچ ابداً این نظامها قانونى هم برایش ندارند و کارى هم به آن ندارند، تنها رژیمى که و تنها مکتبى که کار دارد به انسان از قبل اینکه این تخم و این دانه کشته بشود، تا آنوقتى است که آخر است و آخر ندارد کار دارند، این مکتبهاى انبیاء است هیچ مکتبى غیر از مکتب انبیاء کارى به این ندارند که تو چه زنى انتخاب کن، وصلت کنى، و زن چه مردى را انتخاب کند. به آنها چه ربطى دارد، کارى به این ندارند، هیچ ابداً در قوانینشان این نیست که چه زنى انتخاب کن و چه مردى انتخاب کن. هیچ در قوانینشان نیست که در ایام حمل بچه، مادر چه کارهائى را بکند، ایامى که بچه را شیر مىخواهد بدهد. چه کار بکند، ایامى که بچه در دامن مادرش است، مادرش چه وظیفهاى دارد، آنوقتى که تحت تربیت پدرش هست پدرچه. ابداً به این کارها قوانین مادى و طبیعى و رژیمهاى غیر انبیاء و هیچ کارى به اینها ندارند آنها فقط وقتى که انسان انسانى شد که آمد توى جامعه، جلو مفسدههائى که اینها مىخواهند، آن هم مفسدههائى که مضر به نظم باشد والا مفاسدى که عیش و نوش و عشرت باشد، هیچ کارى به آن ندارند بلکه دامن هم به او مىزنند، کارى به اینکه بخواهند که انسان بسازند، آدم درست کنند، کارى به این ندارند. در نظر آنها انسان با حیوان فرقش همین مقدار است که در طبیعت این بیشتر پیشرفتگى دارد، حیوان نمىتواند طیاره درست کند، انسانتواند، حیوان طبیب نمىتواند بشود، انسان مىتواند، اما حدود، حدود طبیعت است . آن که به همه چیز کار دارد، آن که انسان را قبل از ازدواج، قبل از اینکه بخواهد ازدواج کند دنبال این است که آن چیزى که از این ازدواج مىخواهد حاصل بشود باید یک آدم
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 8 صفحه : 2