نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 8 صفحه : 179
زمان پیغمبر تا حالا درست اسلام را و کسانى که اسلام را تبعیت کردهاند مطالعه کنیم مىبینیم که در صدر اسلام پیغمبر از همین طبقه پائین بوده است و من الله على المومنین اذبعث فیهم رسولا من انفسهم این از خود این طایفه پائین، نه اینکه انسان بوده این طایفه پائین، مومنین، خدا به اینها چیز داد که از خود اینها یک کسى را که هم مشرب باشند و بیایند با هم بنشینند و با هم بیاشامند اینها و همانطورى که پیغمبر توى مسجد زندگى مىکرد و توى همان مسجد با مردم معاشرت مىکرد و از همان مسجد هم تجهیز مىکرد جیوش را براى کوبیدن قدرتها،از همین جمعیت پیغمبر را انتخاب فرمود بر ضد آنهائى که مىخواستند چه بکنند. این براى این است که اینکه این تبلیغات را مىکنند اول طرف همه ادیان مىروند بعد مىکشندش به اسلام و مقصودشان این است که اسلام را سرکوبى کنند،این براى این است که از اسلام مىترسند. آن که مى تواند درمقابل اینهاعرض اندام کند و دست اینها را از ظلم و تعدى و غارتگرى و اینها کوتاه کند آن اسلام است از این جهت اینها باید اسلام، مىخواهند اسلام را درنظر جوانهاى ما، در نظر طبقه متنور، در نظر این جمعیتى که از آنها کار مىآید کوچکش کنند تا اینها برگردند از اسلام، وقتى برگشتند از اسلام،دیگر از خودشان کارى نمىآید.
مىخواهند قدرت روحانیت را از مردم بگیرند
حالا البته خیلى چیزها هست که براى سرگرم کردن جوانهاى ما خیلى دامنهدار است. آن چیزهائى را که آنها طرح کردهاند و طرحهائى که دادند، یکى از آنها همین است که اسلام را در نظر اینها کوچک کنند چنانچه از روحانیت هم چون مىترسند و از طبقهاى که مىتواند در مقابلشان بایستد و ایستاده است طبقه روحانى هستند از این جهت مستقیما به اینها هم حمله مىکنند روحانیین دربارى هستند، هر چه آخوند است دربارى است. این دربار است که آخوندها را درست کرده و تربیت کرده براى اینکه مردم را بچاپند و اینها هم ثناگو باشند وعاظ السلاطینند. این هم براى این معناست که مردم را از روحانیت رم بدهند، از اسلام رم بدهند و از روحانیت هم رم بدهند و این دو تا قدرت را بگیرند از مردم. حال اینکه شما اگر ملاحظه کنید، از اول تا حالا آن که با این قدرت معارضه کرده ابتدایش از روحانیین شروع شده در این صد سال آخرى که خوب تاریخش دیگر خیلى نزدیک است و همه شما هم اطلاع دارید در این صدساله اخیر آنى که معارضه کرده با سلاطین وقت، ابتدایش از روحانى شروع شده. قضیه تنباکو ابتدایش از روحانیون ایران و عراق، از مرحوم میرزا فتوا بود، و از علماى تهران قیام و عمل. البته مردم هم به اینها علاقه داشتند و دنبال اینها را مىگرفتند و کارها را انجام مىدادند. در جنبش مشروطیت هم همین طور بود که از روحانیون نجف و ایران شروع شد مردم هم تبعیت کردند و کار را تا آنجا که توانستند آنوقت انجام دادند و رژیم استبدادى را به مشروطه برگرداندند،لکن خوب نتوانستند مشروطه را آنطور که هست درستش کنند، متحققش کنند، باز همان بساط بود. در زمان رضاشاه که من و مثلاً ایشان (اشاره به یکى از حضار) یادشان هست و شما اکثرا اصلاً آن زمان را یادتان نیست چند قیام که در ایران شد همهاش از روحانیون بود. یک قیام از
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 8 صفحه : 179