نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 284
صحیحى باشد، انسان باید باشد، قبل از اینکه شما ازدواج کنید، دستور دارد چه زنى را انتخاب کن، چه مردى را انتخاب کن. چرا این را دستور دارند؟ براى اینکه همانطورى که یک زارع، یک دهقان وقتى که مىخواهد یک مزرعهاى را بسازد، اول نظر مىکند که زمین چه جور زمینى است، یک زمین صالح انتخاب مىکند، آن تخمى را که مىخواهد بکارد چه جور تخمىاست، یک تخم گندم صالحى انتخاب مىکند، چى لازم دارد براى تربیت، تمام اینها را در نظر دارد تااینکه این مزرعه را آباد کند و یک منفعتى از آن ببرد، اسلام در انسان این نظر را داشته است که آن زوجى که انتخاب مىشود چه جور باشد تا از این زوج یک انسان صحیح پیدا بشود، آن زنى که انتخاب مىکنى چه جور زنى باشد تا از این دو نفر زوجین یک انسان پیدا بشود، بعد هم به چه ادبى باید باشد، روى چه ادبى این ازدواج باید باشد، بعد هم در چه حالى باید تلقیح بشود و چه ادبى دارد، بعد هم در ایام حمل چه ادبهائى هست بعد هم در ایام شیر دادن چه ادبهائى هست، همه اینها براى این است که این مکتبهاى توحیدى که بالاترینش اسلام است آمدهاند براى اینکه انسان درست کنند، نیامدهاند که یک حیوانى منتها داراى ادراکاتى که حدود همان حیوانیت و همان مقصدهاى حیوانى باشد، منتها یک قدرى زیادتر، نیامدهاند اینها را درست کنند آمدهاند انسان درست کنند. اینکه شما گفتید که هیچ مکتبى مثل اسلام نیست و هیچ رژیمى مثل اسلام نیست، نکتهاش این معناست که اسلام است که مىتواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت، تا فوق روحانیت تربیت کند. غیر اسلام و غیر مکتبهاى توحیدى اصلاً کارى به ماوراء ندارند، عقلشان هم به ماوراء طبیعت نمىرسد، علمشان هم به ماوراء طبیعت نمىرسد، آنى که علمش به ماوراء طبیعت مىرسد آنى است که از راه وحى باشد، آنى است که ادراکش ادراک متصل به وحى باشد و آن انبیاء هستند.
بررسى تفاوتهاى اساسى میان حکومت اسلامى و حکومتهاى دیگر
اسلام مثل حکومتهاى دیگر نیست، اینطور نیست که اسلام فرقش با حکومتهاى دیگر این است که این عادل است و آنها غیر عادل، خیر فرقها هست یکىاش همین است، فرقهاى زیاد بین حکومت اسلام و بین اسلام هست و مابین رژیمهاى دیگر، یکى از فرقهایش هم این است که حکومت اسلام و بین اسلام هست و مابین رژیمهاى دیگر، یکى از فرقهایش هم این است که حکومت اسلام یک حکومت عادل است. آن اوصافى که در حاکم است چیست، آن اوصافى که در پلیس است چیست، آن اوصافى که در لشگرى است چیست، آن اوصافى که در مثلاً سایر کارمندان دولتى است باید چه باشد، این یکى از فرق هاست، یک فرق نازلى است و بالاتر از این آن چیزهائى است که انسان را رو به معنویات مىبرد. اسلام آمده است که این طبیعت را بکشد طرف روحانیت، مهار کند. طبیعت را به همان معنائى که همه میگویند، آن هم مىگوید اینجور نیست که به طبیعت کار نداشته باشد، تمدن را به درجه اعلایش اسلام قبول دارد و کوشش مىکند براى تحققش و لهذا حکومتهائى که در اسلام بودهاند یک حکومتهائى بودهاند که همه جور تمدنى در آنها بوده است اما نظر به این نبوده است که در عین حالى که همان چیزهائى که در ممالک متمدن باشد، اسلام هم آنها را قبول دارد و کوشش هم
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 284