نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 24
بشکند، آن باید از خارج بیاید. اهانت کردند به نیروهاى انسانى ما، محتوا را گرفتند. تا یکى مریض مىشد این باید انگلستان برود و حالا هم با تتمهاش هست. اطباء که گاهى مىآیند اینجا مىگویند ما خودمان مىتوانیم معالجه کنیم اینهایى که مىبرند آنجا، ما هم مىتوانیم معالجه کنیم، لکن مردم را جورى بار آوردند که سلب اطمینان کردند از خودشان، استقلالفکرى را از ما گرفتند، ما در فکر و در اندیشه و در روح وابسته شدیم. این وابستگى بسیار اسفناک است. وابستگى نظامىرا با یک روز یا یک ماه مىشود رفعش کرد، بیرونشان کرد، وابستگى اقتصادى قابل جبران است، زود مىشود جبران کرد. اما وابستگى روحى و انسانى است که بسیار مشکل است. یک بچه را از آن بچگى، کوچکى که بوده است در دامن مادرش و تارفته است به دبستان، تا رفته است به دبیرستان و تارفته است در دانشگاه، هر جا رفته تبلیغات جورى بوده است که این را وابسته بار آورده اعتقادش این شده که به غیر ارتباط با خارج نمىشود کارى کرد، خودمان چیزى نداریم، حتى گمان این است که خودمان، حتى اخلاقمان هم اخلاق صحیح نباشد، این است که مشکل است ترمیمش، به این زودىها هم ترمیم نمىشود و همه باید دست به هم بدهند براى ترمیم این جهت که این وابستگى از بین برود و یک مملکتى باشد که هم اقتصادش مستقل باشد، هم فرهنگش مستقل باشد، هم انسانش مستقل باشد، هم فکرش مستقل باشد. استقلالفکرى، استقلال روحى. الان هم در هر جا که بروید، هر مجلسى از این روشنفکران ما درست مىکنند، باز حرفها همان حرفهاى غربزدگى است، همان حرفهاست، همان حرفهائى که در زمان طاغوت وقتى جمع مىشدند دور هم مىگفتند، حالا هم باز همان حرفها را مىزنند. از وابستگى و غربزدگى ما بیرون نیامدیم و بهاین زودى بیرون نمىآئیم. آن گویندهشان که خدا رحمتش کند (حالا فوت شده است) گفته بود که ما همه چیزمان باید انگلیسى باشد، یکى از معاریف اینها که: ما همه چیزمان باید انگلیسى باشد. اینطور محتوا را از دست داده بود و میان تهى شده بود. صورت، صورت یک آدم مثل سایر مردم، ولى محتوا، و محتواى وابسته. این، به این زودىها ما نمىتوانیم این قشرهاى روشنفکر و این قشرهاى آزادى طلب را -به این زودى نمىشود که -اینها از آن محتوائى که درشان 50 سال، 30 سال، 20 سال تزریق شده است و تهى کردند خودشان را از خودشان، خودشان از خودشان غافل شدند، به این زودى نمىشود اصلاحش کرد. یک فرهنگ تازه مىخواهد، یک فرهنگ متحول مىخواهد که حالا از اول بچههاى ما را بار بیاورند به یک فرهنگ انسانى، اسلامى، استقلالى. یک فرهنگى که مال خودمان باشد که این بچه از اول بار بیاید به اینطور که من خودم هستم که سرنوشتم را مىتوانم دستم بگیرم هى تو گوشش نخوانید که فرهنگ -نمىدانم- اروپا و آمریکا. هى تو گوشها خواندند این را، همه چیز باید از آنجا باشد، همه چیز ما وابسته باید باشد، اخلاقمان هم باید وابسته باشد، وقتى هم که آزادى مىخواهیم یک آزادى غربى مىخواهیم، ما باید غربى باشیم، یک آزادى مىخواهیم که همان شبیه آزادى غرب باشد. این معنا به این زودى از توى مغزهائى که شستشو شده است 40 و 50 سال، 20 و 30 سال و به جاى مغز ایرانى، مغز اروپائى آمده است، به جاى فکر ایرانى، فکر غربى جانشین آن شده است، این به این زودى نمىشود رفعش کرد، این
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 24