responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 6  صفحه : 29

یک فعالیتى بکنند و هواى ملت را دارند و اشتیاق دارند به اینکه این ملت یک حال صحیحى پیدا بکند، یک وضع سامان دارى پیدا بکند؟! اگر اینطور است، مگر کشاورزى مخالف با مصالح ملت است که اینها افتاده‌اند در بین این کشاورزها و همه را دارند مانع مى‌شوند؟ مى‌آئیم سراغ کارخانه‌ها، کارخانه اگر راه بیفتد این برخلاف مصلحت مملکت ماست؟ برخلاف مصلحت ملت ماست این؟! چرا مى‌آیند مى‌افتند در بین کارخانه‌دارها تبلیغات سوء مى‌کنند و نمى‌گذارند که راه بیفتد. همه این مسائل به ما این مطلب را نشان مى‌دهد که یک عده‌اى مأمورند از طرف خارجى‌ها (و من بیشتر احتمال مى‌دهم آمریکا باشد) مأمورند از طرف اینها که نگذارند ایران سالم باشد، نگذارند آرام باشد. این مأموریت را اگر بتوانند در کارخانه‌ها انجام مى‌دهند، اگر بتوانند در کشاورزى انجام مى‌دهند، بتوانند در دانشگاه‌ها و در اینها که یک مردم ساده‌اى هستند ولو تحصیل کرده‌اند و مشغول تحصیلند، لکن جوانند و زود تحت تاثیر واقع مى‌شوند چهار تا کلمه عرض مى‌کنم چیزى که به آنها مى‌گویند، زرق و برق‌دارى که مى‌گویند، بازى مى‌خورند والا نه اینکه آنها سوء نیت داشته باشند. اینها مى‌افتند و زن و بچه و بچه‌ها و بزرگ‌ها و زن‌ها و مردها را بسیج مى‌کنند براى یک امرى که این امر را خود آنها با ریشه‌اش مخالفند. خود آنها با آقاى طالقانى مخالفند و هر روزى که دستشان برسد سر او را مى‌برند و سر امثال او را، لکن حالا بهانه دستشان افتاده است که مثلاً آقاى طالقانى رفته‌اند بیرون و این بهانه دستشان افتاده و آن بساط را در مدرسه‌هاى ما و در خیابان‌هاى ما اینها درست کردند و براى کمیته‌ها شروع کردند تبلیغات سوء کردن. اینها یک دسته‌اى هستند که فردا هم یک چیز دیگرى پیش مى‌آید. من پیشتر گفته بودم زمان طاغوت که ما در مواقع معینى مى‌بینیم که یک غائله بلند مى‌شود، آن مواقع معین یک وقت قبل از ماه رمضان است و یک وقت قبل از ماه محرم، ماه رمضان براى دولت سابق یک خطرى داشت که مبادا روحانیون (در مساجد مردم مجتمع‌اند، ماه عبادت است) مبادا یک تبلیغ سوء بر ضد دولت بشود، قبل از ماه مبارک یک غائله درست مى‌کردند. غائله قضیه مثلاً شهید جاوید، یک ماه مبارک را ماها غفلت مى‌کردیم که ما از کجا داریم، اشتباهمان از کجاست، یک ماه مبارک ما سر یک مساله جزئى به جان هم مى‌افتادیم، اهل منبرها دو طایفه مى‌شدند، یک طایفه از آن ور، یک طایفه این ور، علما و مثلاً چیزهاى ما، طلبه‌هاى ما دو طایفه مى‌شدند، یک طایفه از آن ور، یک طایفه، یک ماه مبارک را ما هدر مى‌دادیم که، دولت را باید در این ماه مبارک ما تنبیهش بکنیم به یک چیزهایى، یک مطالبى بگوییم، اینها درست مى‌کردند این مطلب را و ما را سرگرم مى‌کردند به شهید جاوید. یک ماه، دو ماه، سه ماه این مى‌شد، همچو که این به طرف سردى مى‌رفت و ماه محرم مثلاً نزدیک مى‌شد و مسأله مرحوم شمس آبادى را پیش مى‌آوردند، اى بسا شمس آبادى، حالا شاید هم خودشان یک همچو کارى مى‌کردند که این غائله درست بشود، حالا خودشان هم نکرده باشند کس دیگرى کرده باشد، اما آنها غائله را درست مى‌کردند و دو دسته راه مى‌انداختند یک دسته از آن ور و یک دسته از آن ور. قواى ما و نیروى ما که باید صرف بشود در مصالح اسلام، سر این قضیه هدر مى‌دادند تا اینکه این یک خرده‌اى سرد مى‌شد، وقتى که این سرد مى‌شد، مثلاً نزدیک یک ماه رمضان یا چى، قضیه دکتر شریعتى را پیش



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 6  صفحه : 29
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست