responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 6  صفحه : 264

علما هم که تشریف دارند مسوول، شما پاسدارها هم، پاسدارهاى محترم هم یکى یکى مسوول، آقایان دادگسترى‌ها هم یکى یکى مسوول و همه قشر ملت مسوولند. یعنى ما الان در یک موضعى واقع شدیم که اگر مسامحه بکنیم، من بخواهم کنار بکشم بگویم خوب، دیگران بکنند، شما بخواهید کنار بکشید بگوئید دیگران بکنند، این اسباب این مى‌شود که نتوانیم ما این نهضت را به آخر برسانیم. الان همه ما، هر فرد ما به اندازه خودش مى‌تواند یک کارى انجام بدهد، یک پاسدار به اندازه یک نفر مرد شجاع مى‌تواند کار بکند، یک اجتماع به اندازه افرادى که دارد کار انجام مى‌دهد و اجتماع از این افراد پیدا مى‌شود، اگر فرد خودش را مسوول نداند، اجتماع که از افراد باید پیدا بشود قهراً مسؤولیت خودش را نمى‌داند. ما الان همه‌مان در این وقتى که هستیم همانطور که قبل از اینکه برسیم به این قله بلندى که آن دیوار بزرگ را شکستیم چطور بود که هیچ توجه نداشتیم که ما شب که برویم منزل شام چه مى‌خوریم، روز که بیائیم منزل ناهار چه داریم، گرفتاریمان چه است، قرض داریم. هر کس خودش ادراک این معنا را مى‌کند که آن روز که فریاد الله اکبر مى‌کشیدید جز یک نقطه نظر که پیشبرد اسلام باشد چیز دیگر نبود، در نظرتان چیز دیگرى نبود، گرفتارى‌هاى شخصى هیچ مورد نظر نبود. من مى‌دانم که در آن حالى که همه با هم داشتند مبارزه مى‌کردند، مقابل تانک رفتند، اینها جز اینکه یک پیشرفتى بکنند و اسلام را به پیش ببرند و کشور را نجات بدهند، به آن چیزهائى که مربوط به خودشان بود، احتیاجاتى که داشتند هیچ توجه نداشتند براى اینکه در راه بودند، نظیر یک قافله‌اى که حرکت مى‌کند از یک محلى به محل دیگر، مادامى که توى راه است خستگى را نمى‌فهمد، دارد مى‌رود، وقتى که رسید به آن محلى که منزل است آنوقت خستگى را ادراک مى‌کند، کم‌کم تنبل مى‌شود. آن نهضتى که با وحدت کلمه همه اقشار ملت ما و توجه و ایمان به خداى تبارک و تعالى پیشرفت کرد و تا اینجا رسید نباید ما خیال بکنیم که ما دیگر تمام شد کارمان، پیروز شدیم، این توهم پیروزى براى ما سستى مى‌آورد. وقتى انسان اعتقاد کرد. که دیگر کار تمام شده است مثل قافله‌اى است که به منزل رسیده است دیگر نمى‌تواند پا بشود یک نیم فرسخ هم راه برود، دیگر مى‌افتد. ما باید توجه داشته باشیم به اینکه ما الان هم بین راه هستیم، مراحلى داریم که طى کنیم و مهمش این ریشه‌هاى گندیده‌اى است که در کشور ما الان موجود است، آن توطئه‌هائى که در پس پرده الان مى‌شود، الان اینطور نیست که اینها بتوانند کارى بکنند، نمى‌توانند، ملت، همه باهمند لکن اگر از ما سستى و از آنها تجمع، ما رو به سستى برویم آنها رو به توطئه بروند کم‌کم آنها عددشان زیاد مى‌شود و عدد ما، هى تحلیل مى‌رود و ممکن است یک وقت خداى نخواسته نهضت شکست بخورد و من به شما برادرها عرض مى‌کنم که اگر این نهضت شکست بخورد، ایران تا آخر، تا آخر دیگر تحت ذلت و تحت رنج است. یک همچو نهضتى در طول تاریخ یک دفعه اتفاق مى‌افتد، در تاریخ ایران نمى‌توانید پیدا بکنید، یک همچو نهضتى تاریخ نشان نداده است، یک همچو نهضتى که در ایران در ظرف این یکى، دو سال واقع شده، اگر این نهضت خداى نخواسته فرو بنشیند و به نتیجه نرسیده سستى پیدا بکند این معنایش این است که تا آخر دیگر ملت ایران، نسل‌هاى آتیه شما هم تحت رنج و عذاب و اختناق و وابستگى به دولت‌هاى بزرگ باید باشد. از این



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 6  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست