نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 216
این شعرها که خواندید شعرش خوب بود اما براى من اینها صحیح نیست و همان نثرها، شما ثناى خدا را بکنید که یک همچو توفیقى نصیب ما شد. ما هیچ هستیم، این همه عالم هیچ است، سر تا ته عالم یک جلوهاى است از خداى تبارک و تعالى. هر چه هست اوست. الحمدلله تا حالا به واسطه همین توجهى که همه پیدا کردند به خدا، بچه کوچولو مىگفت جمهورى اسلامى و پیر مرد در بستر هم این معنا را مىگفت و آنها هم که وقتى که مىخواستند راى به جمهورى اسلامى بدهند و رفراندم کردند، پیر مردى که نمىتوانست حرکت بکند با چرخ مىآوردندش راى مىداد، بعضىها هم همان جا که راى داده بودند مردند، همان جا به من اطلاع دادند در شهر ما یک شهر سابق ما یک نفر آمده (خوب آوردندش) پیرمرد مىخواسته برود، راى داده، بعد هم مرده است. بچههائى که راى ندادند، ناراحت شده بودند. یک بچههائى بودند که مربوط به ما بودند، ناراحت بودند از اینکه خوب، چرا ما راى نباید بدهیم. این یک مطلبى بود که خدا درست کرد مردم را، اینطور اشتیاق در آنها ایجاد کرد، اینطور شوق و شعف در آنها ایجاد کرد، اینطور جانبازى در آنها ایجاد کرد که مىآیند مىگویند که شما دعا کنید من شهید بشوم، دعا بکنید بچه من شهید بشود. این تحول روحى که در مردم پیدا شد و موجب این شد که مابحمدالله ملت ما پیروز شد، این تحولى بود که خداى تبارک و تعالى به فضل عنایت خودش این را نصیب کرد به ما.
این را حفظش کنیم، این هدیه خداست حفظش کنید. اگر این از دستمان برود، آن طرفیم، اگر این معناى وحدت کلمهاى که در اثر توجه به اسلام براى ما پیدا شد، اگر این از دست ما گرفته بشود، ما همان اشخاص ضعیف هستیم و همان اشخاصى هستیم که هیچ دستمان نیست. چهار تا تفنگى که دست مثلا این پاسداران هست، با آن چیزى که آنها دارند که مقابله نمىتواند بکند. این خداست که آنها را عقب زده است و کید آنها را باطل کرده است. این را شکر گزارى کنید براى این معنا و این را حفظش کنید. این نهضت را حفظ کنید. با حفظ این نهضت همه به پیش خواهیم رفت و اسلام آنطورى که هست و نه آنطورى که براى ما، خارجىها معرفى کردند و ما هم باورمان آمد، آنطورى که هست، آنطورى که صدر اسلام بود، آنطور در خارج انشاء الله تحقق پیدا بکند. سعادت براى همه اقشار، سلامت براى همه اقشار، رفاه براى همه اقشار ، تعدى هیچ در دولت اسلامى، هیچ کس از حکومت نمىترسد براى اینکه حکومت کارى به مردم ندارد، نمىخواهد، همه باید از خودشان بترسند که مبادا جرم بکنند، جرم که بکنند حکومت او را مىگیرد براى جرمش اما دیگر یک ساواکى باشد که مردم را با بهانه بخواهد بگیرد و حالا هم که گرفت زجر بکند، اینها دیگر در کار نیست، انشاء الله نخواهد شد. الان شما بحمد الله آزادى که بهترین نعمتهاى الهى است به دست آوردید، الان اینجا مطمئن هستید که بلند بشوید بروید بیرون، نمىآیند شما را بگیرند شما را ببرند که چرا رفتید آنجا اجتماع کردید. اگر چند وقت پیش از این بود یک همچو اجتماعى را الان ساواکىها ریخته بودند و همهتان را گرفته بودند و برده بودند، ما را هم شکنجه مىکردند. حالا بحمد الله اینها دیگر نیست در کار و الحمدلله که دست آنهائى هم که غارتمان مىکردند، آنها هم دستشان کوتاه شد، آن را هم بریدند دستشان را. بنابراین ما
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 216