نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 214
تاریخ: 30/2/58
بیانات امام خمینى در جمع کارکنان ثبت احوال کشور
همگامى و همصدائى اقشار ملت در نهضت، مسالهاى الهى است
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلاً عرض کنم که این پیروزى ارتباط به من نداشت، من یک طلبه هستم و نباید این را به من متصل کنید، پیروزى ارتباط به ملت هم نداشت، این پیروزى مربوط به خدا بود. من همان وقت هم که در پاریس بودم، وقتى که مىشنیدم که آمدند بعضىها پیش من مىگفتند که یک نفر آمد گفت که من در دهات کجا و کجا رفتم و دیدم که صبح که مىشود آخوند ده جلو مىافتد و مردم دنبالش تظاهر مىکنند، حتى یک قلعهاى که من آن قلعه را دیدم و در اطراف ماست، آن قلعه را اسم برد (که آن قلعه شاید آنوقت که من دیدمش یک قلعهاى ده، پانزده مثلاً خانوار در آن ممکن بود که هر خانوارى یک اطاق داشته باشد و توى بیابان پهلوى یک کوهى بود که این طرف و آن طرفش هم هیچ چیزى نبود) گفت که من در آن قلعه هم (قلعه حسن فلک به آن مىگویند) رفتم و دیدم توى آن قلعه همان حرفهاست که در تهران است. من همان وقت مطمئن شدم به اینکه مساله، مسأله بشرى نیست. شعاع فعالیت انسان تا یک حدودى است، با اختلاف، یکى مىتواند یک محله را، یک مسجد را اداره کند، یکى مىتواند یک شهر را بسیج کند، یکى مىتواند یک استان را بسیج کند اما کسى بتواند همه ایران را، این 35 میلیون جمعیت را به یک راه بسیج کند به حیثى که این بچههاى کوچک دبستان (وقتى که چیزهایشان را به من مىگفتند) این بچههاى کوچک دبستان هم همان حرف را مىزدند که دبیرستانىها مىگفتند، آنها هم همان که در بالاترىها مىگف
تند. آن پیرمردها و آن بچهها و آن زنها و دخترها همه یک چیز مىگفتند، همه مىگفتند که ما این سلسله را نمىخواهیم و ما جمهورى اسلامى مىخواهیم. من به نظرم اینطور آمد، مطمئن شدم به اینکه (ما آن وقت اصلاً این صحبتها نبود، آن وقت وقتى بود که قدرت آنها سر جاى خودش بود) من به نظرم آمد که ما پیروز خواهیم شد براى اینکه این مساله دیگر به ما مربوط نیست، یک مسألهاى است که به جاى دیگر مربوط است و این را هم شاید کراراً در پاریس هم آن وقت من گفتم که مسأله شده یک مسأله الهى و اینکه یک تحولى در یک جامعهاى در یک مدت کم پیدا بشود، هم تحول روحى پیدا بشود و هم سایر تحولات.
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 214