نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 5 صفحه : 18
دنبال بکنیم و این نهضتى که ایران بپا کرده است به آخر برسانیم. دست اجانب را از این خزائن ملى کوتاه کنیم و دست اجانب را از مسائل دینىمان کوتاه کنیم و این اختناقى که از همه اطراف بر ما سلطه داشت و این اختناق را از بین ببریم و مملکت براى خودمان باشد، خودمان ادارهاش بکنیم، خودمان چه، نمىتوانید اداره بکنید؟! مگر دزدى باید کرد؟ حتما باید یک دزدى باشد تا بتواند اداره کند؟! این همه مردم امین که ما داریم در خارج کشور، در کشور که اینها همه تحصیل کرده، همه جهات را مىدانند، در خارج تحصیل کردند، مطلع هستند، امین هم هستند، یک دزدى را بر مىداریم، یک امینى را جایش مىگذاریم و مملکت بهم مىخورد؟ خیر باید مسئله انتقال قانونى باشد. این، اینقدر ادراک نمىکنید که مسئله، مسئله انقلاب است، نه مسئله یک رژیمى با رژیم دیگر، مسئله انقلاب است. در مسئله انقلابى، این حرفها نیست. شوراى انقلاب یا آن کسى که انقلاب را بپا کرده، این مىتواند این کار را بکند و در دنیا نظیرش مکرر اتفاق افتاده. همین رژیم افغانستان که چند روز پیش از این در افغانستان واقع شد، همین بود که انقلاب بود و دنیا هم پذیرفت. نه آراء عمومى بود و نه هیچ چیز. خیر، انقلاب باید که جنگ بشود ما حالا دو سال است جنگ داریم مىکنیم، مردم با اسلحه سرد، با مشت و - عرض مىکنم که - اینها و آنها با اسلحه گرم و مسلسل. جنگ مگر باید حتما طرفین مساوى با هم باشند؟ این حرفها چیست آنها مىزنند؟
صلاح ارتش در پیوند با ملت است
من به این ارتش نصیحت مىکنم که به این ملت بپیوندید صلاح شماست، صلاح ملت شما هست که به این ملت بپیوندید. مملکت مال خود شماست، ملت مال شماست، شما مال ملتید. خدمتگزار به ملت باشید. دست از این کارهائى که بعضى گردن کلفتهایتان مىکرد، بردارید از این، توبه کنید، توبه را خدا قبول مىکند، ملت هم قبول مىکنند. جنایت شما مثل آن نیست که ملت قبول نکنند، گناه شما جور دیگر است. برگردید به دامن این، چنانچه برگشتند یک عدهاى، عدهاى شرافتمند برگشتند و گفتند که ما با ملت موافق، همبستگى خودشان را اعلام کردند. از همین نظامىها در اصفهان، در تهران، در همدان، در جاهاى دیگر، در خراسان، شما هم برگردید، چیزى نشده.
دولت باید توبه کرده و خودش کنار برود
یک نصیحتى هم به دولت مىکنم که آقا شما یک آدم عادى هستید، آبرویت را مىریزى، برو کنار، من سر لج افتادم!! آخر براى چه انسان سر لج بیفتد و یک ملتى را، مقدرات یک ملتى را ملعبه کند که من لرم، سر لج افتادم؟! حتما باید با پس گردنى ردشان کنند؟ خوب، مثل آدم بیا توبه کن، بگو صحیح است حرفهاى ملت. امر، امر ملت است.
من از خداى تبارک و تعالى توفیق همه را خواهانم و امیدوارم که خداوند همه شما را سلامت بدارد و ما را موفق کند به اینکه به شماها خدمت بکنیم و شما را موفق کند که به خدا خدمت بکنید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 5 صفحه : 18