نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 88
واقع مطلب همین است، جز او کسى نیست و چیزى نیست. وقتى که توجه بکنند به عالم کثرت ولو به امر خدا این است که نسبت مىدهند به رسول خدا که فرمود لیغان على قلبى فانى لاستغفرالله فى کل الامور سبعین مره. او غیر از این مسائلى بوده است که پیش ماهاست. آنها در ضیافت بودهاند، در مافوق ضیافت هم بودهاند، در ضیافت بودهاند و از این که حضور در مقابل حق تعالى دارند و معذلک دارند مردم را دعوت مىکنند، از همین کدورت حاصل مى شده. توجه به مظاهر الهى، از غیب متوجه شدن به شهادت و به مظاهر الهى ولو همهاش الهى است، براى آنها همه الهى است لکن معذلک از آن جایى که، از آن غیبى که آنها مىخواهند که کمال انقطاع الیک است وقتى که توجه مىکنند به مظاهر، این گناه بزرگ است، این گناه نابخشودنى است، این دار غرور است پیش حضرت سجاد، توجه به ملکوت دار غرور است، توجه به مافوق ملکوت هم دار غرور است، توجه به حق تعالى طورى که دیگر ضیافتى در کار نباشد که مخصوص کمل اولیاء است آن جا دیگر ضیافتالله نیست در کار.
هواهاى نفسانى سرچشمه تمام مفاسدى است که در عالم هست
خداوند به ما نصیب کند که ما انکار نکنیم این مسائل را، از جمله چیزهایى که سد راه انسانیت است، انکار مقامات است، محصور کردن همه چیز را در این چیزهایى که خود ما مىفهمیم، اگر یک کسى یک قدم بالاتر بگذارد ولو لفظاً این از دیانت به نظر آنها خارج شده است. این سد راه است، قدم اول یقظه است، انسان باید بیدار بشود. ما همه الان در خوابیم. الناس نیام / وقتى/ اگر موت حاصل بشود براى انسان، آن وقت انتباه است ولى کو که حاصل بشود! عمده این است که انسان این مسائلى که وارد شده است ملاحظه کند که تمام آن چیزى که در گفتار اهل معرفت علمى است، در ادعیه ما، فوق اوست. اگر انکار کردید، انکار آنها را هم کردید، انکار اقوال ائمه علیهمالسلام را هم کردید، ولو نمىدانید و این انکار سد راه انسان است، نمىگذارد انسان یک قدم بالا برود و این مارب نفسانى و هواهاى نفسانى سرچشمه تمام مفاسدى است که در عالم هست، این مفاسدى که دنیا را به آتش زده است و دنیا در آتش از دست آنها مىسوزد. لابد اخیراً شنیدید که رئیس جمهور امریکا گفته است که این کشور ایران یا رژیم ایران وحشى هستند. اگر مقصود از وحشى این است که رام نیستند در مقابل آن چیزهایى که شما مىخواهید، گاوشیرده نیستند، این را شما اسمش را وحشى مىگذارید، بگذارید و اگر واقعاً وحشى به آن معنایى که شما به خیالتان است که گفتهاند، مىگویید، بى حساب دارید حرف مىزنید. وحشى آن است که نمىگذارد مردم، زورمندها به او تعدى کنند یا وحشى آن است که مىخواهد تعدى کند؟ بىحساب نباید صحبت کرد. شما اگر چنانچه رفراندوم کنید
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 88