نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 29
کلى امامت نیست، آن امامتى که هیچ عملى مقبول نیست، قبول نمىشود الا به اعتقاد به امامت، این معنایش این حکومت نیست. خوب! ما بسیارى از ائمهمان حکومت نداشتند. ما الان معتقدیم که حضرت امیر در یک برهه از زمان به حکومت رسید، حضرت امام حسن هم یک مدت بسیار بسیار کمى به حکومت رسید، باقى ائمه حکومت نداشتند. آن که خداى تبارک و تعالى جعل کرد و دنبالش هم براى ائمه ى هدى جعل شده است، حکومت است، لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند، بنابراین حکومت را خدا جعل کرده است براى حضرت امیر سلامالله علیه و این حکومت یعنى سیاست، یعنى عجین با سیاست، از اعوجاجهایى که پیدا شده است مع الاسف، این است که، یعنى اعوجاج زیاد پیدا شده اما از بزرگترینش این است که دستهایى از زمان سابق، از زمان خلفاى اموى و خلفاى عباسى علیهم لعنهالله، از آن زمان دستهایى پیدا شده است که بگویند که دین علیحده از مسائل است و سیاست علیحده از حکومت است. هر چه طرف پایین آمده است، این قوت گرفته است تا وقتى بازیگرىهاى دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدى قرار داد، این بازیگرها آمدند و این طور کردند که به ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار دارد به سیاست، سیاست مال امپراطورها. این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا را و رسول خدا را و امیرالمومنین را، براى این که حکومت سیاست است، حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست. حکومت، حکومت عدل اسباب این مىشود که اینها اقامه بشود، اما خود حکومت یک دستگاه سیاسى است. آنى که مىگوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است، تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدى را کرده است. و این که این قدر صداى غدیر بلند شده است و این قدر براى غدیر ارج قایل شدهاند و ارج هم دارد براى این است که با اقامه ولایت یعنى با رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه این مسائل حل مىشود، همه انحرافات از بین مىرود. اگر حکومت عدل بپا شود، اگر گذاشته بودند که حضرت امیر سلامالله علیه حکومتى را که مىخواهد بپا کند، تمام انحرافات از بین مىرفت و محیط یک محیط صحیح و سالم مىشد که آن وقت مجال براى همه اشخاص که داراى افکار هستند، عرفا که داراى افکار هستند، حکما که داراى افکار هستند، فقها، همه براى آنها مجال هم پیدا بشود، از این جهت اسلام بنى على خمس نه معنایش این است که ولایت در عرض این است، ولایت اصلش مسأله حکومت است، حکومت هم این طورى است، حکومت حتى از فروع هم نیست. آن چیزى که براى ائمه ماقبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این یک مقامى است که مقام ولایت کلى است که آن اقامت است که در روایت هست که حسن و حسین امامان قاما او قعدا . وقتى قعد است که امام نیست. امام به معناى حکومت نیست، این یک امام دیگرى است و آن مسألهى دیگرى است. آن مسأله، مسألهاى است که اگر او را کسى قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامى شیعه هم بجا بیاورد باطل است. این غیر حکومت است، آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است، آنى است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است و انحرافى که پیدا شده است علاوه بر همه انحرافاتى که همین انحراف است که ما باور کردیم که
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 29