نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 158
براى پیغمبرها آمده است یکى از مسائلشان همین معنا بوده است که معارضه مىکردند با کسانى که ظلم داشتند، ظالم بودند، ستمگر بودند، خونخوار بودند و هر کدام به یک صورتى با آنها معارضه مىکردند و گمان نشود که هیچ پیغمبرى تو خانهاش مىنشست و فقط یا دعا مىخواند و یا احکام مىگفته، خیر این طور نیست. احکام را مىگفتند دنبالش مىرفتند براى اجرا.
ابراهیم مسائل را مىگفت بعد هم بر مىداشت بتهایى که آن وقت مثل این بود که یکى به خداى تبارک و تعالى در مذهب ما جسارت کند، این طور معارضه مىکرد باهاشان. ولى مسائل را هم مىگفت، مقابله مىکرد با ستم، مقابله مىکرد با ظلم. این معنایى که به خورد ما داده بودند قدرتهاى مستکبر جهان که نباید دیانت در سیاست دخالت بکند، این از آن سیاستهایى بوده است که آنها داشتند براى عقب نگه داشتن مسلمین و براى این که نگذارند اینها معارضه کنند و لهذا اینها را وادار کردند، این قدر تبلیغ کردند که در بین بسیارى از قشرها این است که آخوند /را/ به سیاست چکار دارد؟ چکار دارى، تو برو دعایت را بخوان! حتى حضرت عیسى سلامالله علیه که این اشخاصى که تابع او هستند خیال مىکنند که حضرت عیسى فقط یک معنویاتى مىگفته است ایشان هم همین طور بوده، از اول بنا بوده بر این که معارضه کند. آن وقتى که متولد شده، تازه متولد شده است مىگوید که من کتاب آوردم. قرآن این را نقل مىکند که تازه متولد شده بوده، وقتى که مادرش به واسطه آن تهمتهایى که مىزدند، (یهود برش مىزدند) ناراحت بود همچو که متولد شد گفت که نه، غصه نخور، اگر کسى آمد پیشت باهات صحبت بکند، تو بگو که من صائمم و صائم بوده لابد - و بروید از آن بچه بپرسید. اینها آمدند، حضرت تازه متولد شده بود، آمدند بنا کردند به حضرت مریم حرفهاى نامربوط زدن، حضرت مریم هم اشاره کرد به او که بروید آن جا، گفتند: ما چه جور با این تکلم کنیم؟ بعد ایشان شروع کرد که خدا به من کتاب داده است. ببینید چى مىگوید، این مسأله کتاب دادن معلوم مىشود یک مسائلى قبل از این است که ایشان متولد بشود /من را/ کتاب بهم داده، به من توصیه کرده چه بکنم، چه بکنم همان مسائل را مىگوید. یک همچو حضرت عیسایى نمىنشیند تو خانه و مسأله بگوید تا چه بشود. اگر مسأله مىخواست بگوید و مسألهگو بود، دیگر چرا دارش مىکشیدند؟! دیگر چرا اذیتش مىکردند؟!
و همین طور سایر انبیا و آن چیزى که از همه مشهودتر است، حضرت رسول سلامالله علیه است که آمد و تشکیل اداره داد، تشکیل حکومت داد. این معنایش این است که کار دارند به حکومت، در سیاست کار دارند. و تشکیل حکومت دادن جز این است که دخالت در سیاست است و وارد شدن در عرصه سیاست است؟ بنابراین، این مسألهاى را که در بین مسلمین همین طور تزریق کردند تا حتى بعض از خواص هم به این معنا اعتقاد پیدا کردند که شما بروید سراغ مسجد، ما هم مىرویم سراغ حکومت، این براى این بود که این طور به سر ما بیاورند، این طور به سر همه مسلمین بیاورند که دارید مشاهده مىکنید.
مسلمین باید بیدار بشوند، مسلمین از سیره انیبا و خصوصاً مسلمین از سیره پیغمبر اکرم باید
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 20 صفحه : 158