نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 19 صفحه : 26
تاریخ: 18/5/63
بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس جمهور، رئیس دیوان عالى کشور، نخستوزیر، اعضاى هیأت دولت و گروه کثیرى از مسؤولین لشکرى و کشورى به مناسبت میلاد امام رضا(ع)
از صدر اسلام تا آخر نگذاشتند که یک حکومت دلخواه اسلام به وجود بیاید
بسم الله الرحمن الرحیم
متقابلاً این عید سعید را بر همه آقایان و همه ملت بزرگ ایران و همه مسلمانان جهان بلکه همه مستضعفان تبریک عرض مىکنم و از خداى تبارک و تعالى مىخواهم که به برکت این عید مبارک، برکاتش را بر مسلمین بفرستد و مسلمین را بیدار کند و دست ستمکاران را از بلاد مسلمین کوتاه بفرماید. من بسیارى از اوقات از دو امر متأسفم که یکىاش از دیگرى بیشتر تأسف دارد. یکى این که در تمام دوره از صدر اسلام، نبوت، تا آخر نگذاشتند که یک حکومت دلخواه اسلام وجود پیدا بکند. زمان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم آن همه گرفتارى و جنگهاو آن مخالفتها بود و نشد که حکومت به طور دلخواهى که ایشان مىخواهند، متحقق بشود. در زمان سایر ائمه علیهم السلام، ائمه علیهم السلام هم، حتى زمان حضرت امیر که مواجه بود با آن جنگهاى داخلى و آن منافقهایى که از کفار بدتر هستند و نگذاشتند حکومت شکل بگیرد به طورى که دلخواه باشد. اگر گذاشته بودند، مهلت داده بودند، ولو در یک دوره کوتاهى حکومت تحقق پیدا کرده بود، آن الگویى که آنها به عالم نشان مىدادند، براى بشر تا آخر یک درس بزرگى بود و ما باید متأسف باشیم براى این امر که محروم شدیم از یک همچو برکت بزرگى.
ما باید متأسف باشیم که از قرآن دستمان کوتاه است
و امر دوم که باز نگذاشتند و نشد که ائمه ما علیهم السلام آن طورى که مىخواستند بروز بدهند حقایق را، این هم بسیار مورد تأسف است، تأسف این از تأسف او بالاتر است، این چه علمى بوده است که نزدیک وفات، حضرت رسول (ص) بیخ گوشى به حضرت امیر (ع) فرموده است و ایشان به حسب روایت مىفرماید که هزار باب از علم (یاهزار علم، هر کدام چه) براى من حاصل شد. این علم معمولى که دست ما هست، دست فقها هست، دست فلاسفه هست، دست عرفا هست، این نیست. آن چه بوده است که حضرت امیر مىگوید که من علم جم دارم، هیهنا علوم جمه لکن حمله (1) نیست،
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 19 صفحه : 26