responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 19  صفحه : 157

شغل شیطان هم همین است، هم شیطان باطنى انسان، هم آن شیطانى که اینها هم به او بستگى دارند.

یکى از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگى کنند

ائمه جمعه، ائمه جماعت، روحانیون محترم، اینها باید توجه به این معنا داشته باشند که اینها پدر هستند از براى ملت. اینها با مردم باید سمت پدرى داشته باشند، اینها با مردم باید رفتارشان رفتار پدرانه باشد. بین خودشان برادر باشند، رفتار، رفتار برادرى باشد. اجتماع داشته باشند، در هر شهرى با هم در هر هفته یک روز، دو روز با هم مجتمع باشند، مسائل خودشان را بگویند. اگر یک خیالى دارند، اگر یک کارى دارند او را بگویند، حل کنند بین خودشان و هیچ وقت یک مسأله‌اى را به خطبه‌هاى نماز جمعه نکشانند، چه اشکال داشته باشند به فلان استاندار، فلان حاکم یا فلان وزارتخانه و چه اشکال داشته باشند به فلان آدم یا فلان شخص. این جاى خطبه نماز جمعه، جاى دعوت به حق است و دعوت به تقوا و مصالح مسلمین را در او گفتن، و تعرض به این خرده ریزى‌ها، اینها ازشان ائمه جمعه خارج است پرهیز کنند از این معنا.

و یکى از امور مهم هم این است که روحانیون باید ساده زندگى کنند. آن چیزى که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگى کردند. آنهایى که منشا آثار بزرگ بودند، در زندگى ساده زندگى کردند. اینهایى که در بین مردم موجه بودند که حرف آنها را شنیدند، اینها ساده زندگى کردند. شاید آقایان کمى‌شان یادشان باشد، در آن وقتى که ما اوایلى که آمدیم قم، که در آن جا چه اشخاصى بودند، شخص اول قم در جهت زهد و تقوا و اینها مرحوم آشیخ ابوالقاسم قمى، مرحوم آشیخ مهدى و عده دیگرى، و شخص نافذ آن جا و متقى، مرحوم آمیرزا سید محمد برقعى و مرحوم آمیرزا محمد ارباب. همه اینها را من منزل‌هایشن رفتم. این که ریاست صورى مردم را داشت و ریاست معنوى هم داشت، با آن که زاهد بود، در زندگى مشابه بودند. مرحوم آشیخ ابوالقاسم، من گمان ندارم هیچ طلبه‌اى مثل او بود، زندگى‌اش یک زندگى‌اى بود که مثل سایر طلبه‌ها، اگر کمتر نبود، بهتر نبود، کمتر هم بود. مرحوم آمیرزامحمدارباب که من رفتم مکرر منزلشان، یک منزلى داشت دوسه تا اتاق داشت خیلى ساده، بسیار ساده. مرحوم آشیخ مهدى همین طور، سایرین هم همین طور، عده هم زیاد بودند آن وقت. وقتى انسان در آن محیط واقع مى‌شد که اینها را مى‌دید، همین دیدن اینها براى انسان یک درسى بود، وضع زندگى آنها براى انسان یک، وضعى بود، درس بود براى انسان عبرت بود. هر چه بروید سراغ این که یک قدم بردارید براى این که خانه‌تان بهتر باشد، از معنویت‌تان به همین مقدار، از ارزش‌تان به همین مقدار کاسته مى‌شود. ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست، به اتومبیل نیست. اگر ارزش انسان به اینها بود، انبیا باید همین کار را بکنند. انبیا سیره‌شان را دیدید چه جور بوده. ارزش انسان به این نیست که انسان یک هیاهو داشته باشد، یک اتومبیل کذا داشته باشد، یک رفت و آمد زیاد داشته باشد. ارزش روحانیت به این نیست که یک بساطى داشته باشد و یک دفترى و یک دستکى داشته باشد. فکر کنید ارزش انسان را به دست



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 19  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست