نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 19 صفحه : 156
آقایان خداى نخواسته تحقق پیدا بکند علاوه بر آن مسؤولیت شخصى که دارید، مسؤولیت انسانى، مسؤولیت اجتماعى، مسؤولیت صنفى این را هم دارید براى این که پاى همه حساب مىشود. بنابراین، حساب نکنید خودتان را یک آدم عادى. حتى طلبه در مدرسه، خودش را حساب نکند کهخوب! من مثل سایر مردم یک طلبه عادى هستم، اگر یک خلافى بکنم پاى خودم حساب مىشود. حتى آن طلبهاى که در مدرسه دارد درس مىخواند، آن هم وقتى که یک خطایى بکند پاى خودش حساب نمىشود، پاى دیگران هم حساب مىکنند. مسؤولیت بسیار بزرگ است و این نمىشود الا این که تهذیب در خود انسان و وحدت با همه رفقا، با همه دوستان با همه اشخاص، همه قشرها. در بین روحانیون، ائمه جمعه بیشتر از دیگران مسؤولند. سروکارشان الان ائمه جمعه با مردم بیشتر است تا سروکار سایر روحانیون. ائمه جمعه باید خیلى مواظب باشند که خداى نخواسته اگر در یک جایى یک چیزى اتفاق افتاد و چه شد، با جهت روحانى، جهت پدرى حل کنند. اگر خداى نخواسته یک وقت بنا باشد که یک اعمال قدرت بخواهد بکندبراى این که امام جمعه است این پاى خودش حساب نمىشود، پاى روحانیت حساب مىشود، پاى اسلام حساب مىشود. از این جهت اینها وظیفهشان خیلى خطیر است و باید خیلى ملاحظه بکنند.
قدرت طلبى از هر که باشد از شیطان است
قدرتطلبى در هر که باشد، این اسباب این مىشود که زمین بخورد. قدرتطلبى از هر که باشد از شیطان است، مىخواهد رئیس جمهور آمریکا قدرتطلبى کند یا یک طلبهاى در مدرسه بخواهد قدرتطلبى بکند یا یک امام جمعهاى در مرکزى که دارد. اگر وضع این باشد که قدرتطلبى در کار بیاید و کار این که: من این طور باید باشم، بشود، بداند که این از شیطان است، شیطان این تزریق را از ابتدا کرده است و ما را هم از این راه بیشتر از جاهاى دیگر مىتواند بازى بدهد، که تو فلانى هستى! تو چه هستى! دیگران چى اند! از این معانى هیچ فرقى مابین آن آدمى که به حسب ظاهر قدرتمند دنیاست و دارد باز هم دنبال قدرت مىگردد، با آن آدم زاهدى که توى یک صومعه نشسته است، در این جهت فرق نیست که اگر هر دوشان بگویند: من این طور! این زاهد بگوید: من این زاهد هستم! من چه! یا آن بگوید: من قدرتمند هستم! هر دویش از شیطان است، بلکه این فسادش بیشتر از آن است، خودخواهى همیشه اسباب این است که انسان را به فساد بکشد. تمام فسادهایى که در عالم پیدا مىشود، از خودخواهى پیدا مىشود، از حب جاه، از حب قدرت، از حب مال، از امثال اینهاست و همهاش برمى گردد به حب نفس و این بت از همه بزرگتر است و شکستنش هم از همه مشکلتر است. تعقیب کنید که اگر نمىتوانید به تمام معنا بشکنید که مىتوانید انشاء الله مشغول باشید به شکستن دست و پاى یک همچو بتى. اگر رهایش کنید شما را به هلاکت مىکشاند. این طور نیست که ما را رها کند، ما یک معصیتى بکنیم ما را رها کند، یک کار دیگرى بکنیم زیادتر ما را رها کند. درجه به درجه پیش مىبرد تا آن جایى که دین انسان را از دست انسان مىگیرد. این یک مسأله طبیعى است که
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 19 صفحه : 156