responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 16  صفحه : 76

کردند که غفلت کردند از ایمان و اسلام و روى آن غفلت مشغول اینطور خرابکارى‌ها هستند. اگر این عده‌اى که در جنگل بودند، اسلام را فهمیده بودند، حمله به آمل نمى‌کردند. این حمله در عین حالى که براى ما تاسف‌انگیز بود و عده‌اى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت لکن فهماند به این دسته‌هاى غیر انسانى که اینطور نیست که شما خیال مى‌کنید که اگر یک صدایى بلند کنید مردم با شما هستند. چطور یک مردم مسلمانى که دل بسته‌اند به اسلام و دل بسته‌اند به قرآن و شهادت را براى خودشان افتخار مى‌دانند و هر کس شهیدى دارد براى خانمان خودش یک افتخارى مى‌داند و هست، چطور امکان دارد که چند تا دزد سرگردنه و چند تا اشخاصى که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند، بیایند و یک شهر مومن را بخواهند به هم بزنند؟ این معنا واضح شد که مساله آنطور نیست که اینها فکر کردند. صدام یا آنهایى که صدام را وادار کرده بودند به اینکه به ایران حمله کند، نشناخته بودند ایران را، نشناخته بودند قدرت اسلام را، نشناخته بودند قدرت ایمان را و حمله کردند و به این دام افتادند و حالا دارند دست و پا مى‌زنند که از این دام بیرون بروند و نمى‌توانند بیرون بروند.

به حکم قرآن تجاوزگر باغى است و باید با او قتال کرد

تبلیغات زیادى که شما مى‌دانید در همه بوق‌هاى تبلیغاتى هست، اخیراً دیگر به اینجا رسیده‌اند که از این راه تبلیغ کنند که صدام صلح طلب است و ایران قبول نمى‌کند ایران که‌گوید ما از آن راهى که داریم عقب نمى‌نشینیم، ببینند چه راهى را او مى‌گوید، ایران چه مى‌گوید، در عین حالى که مى‌دانند باز هم نخست وزیر ما، رئیس جمهور ما، رئیس مجلس ما، وزیر خارجه ما، همه اینها تکرار مى‌کنند که بیایند اشخاص ببینند که ما چه مى‌گوئیم، آیا ما صلح طلب نیستیم؟ صدام صلح طلب است؟! اگر یک دزدى آمد در خانه یک انسانى و اثاث او را یک مقدارى غارت کرد و خانه او را گرفت و به آتش زد بعض اثاث او را، بعد بگوید که مردم بیائید ما را صلح بدهید، صلح بدهند که توى دزد یک قدرى از خانه را داشته باشى و صاحبخانه هم یک قدرى؟ توى دزد این ضررهایى که زدى، نادیده بگیرند؟ توى دزد این شرارت‌هایى را که کردى، نادیده بگیرند؟ اگر نادیده نگیرند، صلح طلب نیستند؟ اگر صلح به این معنا مى‌گویند که ما کشورى که به آن حمله شده است، تجاوز شده است، دزدها آمده‌اند و مقدارى از منزل ما را، مقدارى از خانه‌هاى ما را غارت کردند، آتش زدند، خراب کردند و جوان‌هاى ما را کشته‌اند، حالا مى‌گویند ما سرجاى خودمان هستیم، بیائید اى دنیا ببینید که ما صلح طلبیم، بیائید صلح بکنیم، خوب، ما هستیم در اینجا، آنجایى که با تجاوز آمدیم و گرفتیم، آنجا هستیم، لکن بیائید ما را صلح بدهید، این صلح را کدام انسان مى‌تواند بپذیرد؟ این اسمش صلح هست اصلش؟ ایران که مى‌گوید که تا از خانه ما بیرون نروید و تا جرم‌هایى که کردید، معلوم نشود که شما مجرم هستید و تا ضررهایى که به ایران زدید، جبران نشود و حکم به جبران نشود، صلح معنا ندارد، براى اینکه صلح بدون اینها یعنى یک مقدار از خاک ما دست آنها باشد و بعد بگویند گرفتیم این را و مال خودمان، این ضررهایى که به ایران وارد شده است که ضررهاى انسانى‌اش بسیار با اهمیت و ضررهاى مادى‌اش‌



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 16  صفحه : 76
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست