نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 16 صفحه : 21
مىخواهد بکند و مىگوید من اعتنا به هیچ قدرتى ندارم، یک همچو جرثومه فسادى را شما باید با اتفاق خودتان از بین بردارید. اگر از بین بر ندارید، این یک ماده سرطانى است که سرایت مىکند به جاهاى دیگر، اکتفا به جولان نمىکند، راى آنها این است که اسرائیل از همه نژادها بالاتر است و از فرات تا نیل هم مال اوست و همه این جاها باید برگردد به اسرائیل و شما نشستید سر یک امور جزئى، و - یک - سر یک امور خیلى ناچیز با هم دعوا مىکنید و همه همتان را این قرار دادید که نبادا ایران یک وقتى یک حرفى بزند. ایران که همه ارگانهایش فریاد مىزنند که ما نظرى نداریم به دولتهاى دیگرى و ملتها دیگرى، الا اینکه با آنها متحد بشویم و فساد را از منطقه بیرون کنیم، دشمنى با ایران را مىکنند. این چرا باید اینطور بشود؟ باید توجه بکنند سران قوم، توجه بکنند روشنفکران قوم، توجه بکنند علماى بلاد، توجه بکنند علماى کشور همه جا، توجه بکنند به این اینکه دشمن کى هست و دوست کیست و باید دشمن را بیرون کرد و با دوست دست اتحاد داد. این گرفتارى با دست همه مسلمین باید حل بشود و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود، این گرفتارىها هست، این یک گرفتارى عمومى است براى همه مسلمین، یک گرفتارى هم گرفتارى براى همه جهان است، همه مستضعفان جهان، این گرفتارى به اضافه همه گرفتارىها زیر سر آمریکا و شوروى است. اگر امریکا پشتیبانى از اسرائیل نمىکرد، اسرائیل مىتوانست فلسطین را غصب کند؟ مىتوانست ادعا کند که جولان مال ماست و آن را براى خودشان ثبت کند؟ اگر امریکا نبود و این قدرت شیطانى نبود، اینهمه فساد در بلاد مسلمین حاصل مىشد؟ اینهمه خونریزىهایى که در بلاد مسلمین مىشود با تحریکات امریکاست. امریکا و آنهایى که با او هستند، اینطورند و از این طرف شوروى هم همانطور. دنیا اگر بخواهد از شر فساد آسوده بشود، باید همه مستضعفین دست به هم بزنند و قدرتهاى اینها را محدود کنند در حکومتهاى خودشان. اسرائیل مىآید جولان را براى خودش قرار مىدهد و ملحق مىکند به سایر ملکهاى غصبىاش، آنوقت این سازمانهایى که خود، ساخته خود نیستند و از ملت نیستند، بلکه چند تا دولت بزرگ اینها را درست کردهاند و یک وقت مىبینى که همه بساطى درست مىکنند، یک صورتى درست مىکنند، با هم چه مىکنند و یک دسته زیادترى راى به آن طرف مىدهند و بعد هم امریکا مىآید وتو مىکند. این از آن حکومت جنگل بدتر است. حکومت جنگل باز جنگلى است، حکومت جنگل حکومت قلدرى است لکن اینها حکومت مىکنند و بدتر از جنگل عمل مىکنند و به خورد ملت مىخواهند بدهند که سازمان حقوق بشر ما داریم، سازمان ملل متحد داریم. همان معنایى که در جنگل باید حاصل بشود بدتر از آن را در امریکا و شوروى مىکنند و بعد سازمان بینالمللى هم مىآید یک مانورى مىدهد و یک بساطى درست مىکند، راى هم یک عده برخلاف مىدهند، همه هم برخلاف مىدهند لکن همه هم مىدانند که این راى برخلاف، اثرى ندارد. وقتى همه اینها مىدانند راى برخلاف، اثر ندارد براى اینکه امریکا ایستاده و با یک نه تمام مىشود، این کار لغوى نیست که اینها مىکنند؟ کى را مىخواهند بازى بدهند؟ اصل اساس این را خود اینها درست کردهاند، اساس این سازمانها ساخته خود اینهاست. اگر ساخته خود اینها نبود، به چه مناسبت باید یک کشورى یا چند تا کشور قلدر حق
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 16 صفحه : 21