responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 15  صفحه : 36

حیوانى را در جوانان بیشتر کند. در شیراز در ملاء عام کار جنسى انجام دادند و عقد بین دو پسر و اینها مسائلى بود، مقدمه بود که این مسائل را در جامعه گسترش دهند و این ملت همه چیزش را از دست بدهد. خداوند خواست که نجات بدهد این ملت را و البته آنها دست بردار نیستند. آنها ایران را از جهات مختلف، هم شوروى، هم آمریکا و هم انگلیس، شرق و غرب طمع دارند. خداوند خواست که ملت را نجات بدهد وگرنه مى‌دیدید که کار به کجا مى‌کشید. طمع به ایران و مخازن آنها، مخازن ایران بیش از آن است که اطلاع دارید.

براى کسب استقلال، باید مهیاى مقابله با اجانب باشیم

سفرى به همدان رفتم و یکى از آقازاده‌هاى همدان پیش من آمد و یک ورقه بزرگ آورد که مال همدان بود، تمام جاهائى که در همدان هست، دهات، روستاها در آن ثبت بود و نقطه‌هائى به شکل‌هاى مختلف در آن دیده مى‌شد. پرسیدم این نقطه‌ها چیست؟ گفت: هر نقطه علامت این است که چیزى، معدنى هست، مس هست، نفت هست، طلا هست و عکسبردارى کردند. نقطه‌ها علامت چیزى هستند. و این را شنیده‌اید که وقتى اتومبیل نبود آنها مى‌آمدند در ایران و با شتر حرکت مى‌کردند، حتى کویرهاى اینجا را دیده‌اند و از همه چیزهایى که داریم آنها مطلع هستند. کسى نمى‌داند که چه مجموعه‌اى در این هست و باید مجهز باشیم براى مقابله. اگر بخواهیم مستقل باشیم، باید مهیا باشیم که با همه چیز مقابله بکنیم. و اینها با همه جهازاتى که دارند، مى‌خواهند ما را به یک صورتى در بیاورند که بى ثبات باشیم. اینها اینطورى شما را دعوت مى‌کنند، البته صورت شاهنشاهى نیست، مى‌دانند مردم از آن استقبال نمى‌کنند. یک فرم دیگر، یک فرم اسلامى مثل اسلام بعضى از کشورها درست مى‌کنند و افراد آن رژیم را از خود قرار میدهند.خیلى هم صحیح به نظر مى‌آید، خیلى به اسلام ابراز عقیده هم مى‌کنند و آنها نمى‌روند کسى را که اسلام را قبول ندارد بیاورند، کسى را مى‌آورند که بگوید اسلام را قبول دارم. اینها از مملکتى که همه چیزش اسلام باشد مى‌ترسند نسل‌هائى که از مدارس و دانشگاه‌ها بیرون مى‌آیند، اگر اینطورى (اسلامى) تربیت شدند، باید آنها بروند. وقتى دانشگاه‌ها بسته شد، چه افرادى مهم مخالفت کردند. سابق وقتى دانشگاه دست ما نبود، دیدید چه حیواناتى بیرون آمد. در همین دانشگاه اگر کسى خواست نماز بخواند، رویش نمى‌شد و در پنهان نماز مى‌خواند. و اینکه اینها اظهار داشتند دانشگاه باز شود، از اول معلوم بود مسائل آنها این نیست که دلشان براى اسلام بسوزد. باید چشم‌ها را باز کنیم و اشخاص را مطالعه کنیم. این صورتى که مرا گاهى رنج مى‌داد، آنها در صدد بودند رفراندم کنند و یا رفراندم قانون اساسى را تحریم کنند. سنخ رفراندم‌هاى دکتر مصدق که رفراندم اینطور بوده یک صندوق براى مخالف و یک صندوق براى موافق مى‌گذاشتند و پاى صندوق مخالف، یک دسته از اشرار بودند و جزء مخالفین یک الاغ را آورده بودند که راى بیندازد. چنین رفراندمى را شکل دادند و قانون اساسى را آمریکائى درست کردند. بعضى از این روحانیون را (بیش از بیست سال تجربه کردم) اینها مى‌خواستند این قشر را کنار بگذارند و یک قشرى بیاورند که



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 15  صفحه : 36
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست