نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 10 صفحه : 274
دو تاویل ناقص و نادرست از قرآن
اسلامى که آمده است براى اینکه در خارج یک وجود عینى پیدا بکند و مردم را در خارج تربیت بکند، تربیت همه جانبه در قطبهاى مختلف در بعدهاى مختلف یعنى آنطورى که انسان هست. انسان این هیکل موجود، این جثه موجود و این حواس موجودى که ما احساسش مىکنیم، این انسان نیست، به این معنا حیوانات و انسان مثل هم هستند، همه مادى هستند، همه این نحوه ادراکاتى منتها یک قدرى کم و زیاد، یک بعد انسان عبارت از این موجود فعلى که داراى این حواس و داراى خواص هست، بعدهاى دیگرش اصلاً به آن توجه نشده است و یا کم توجه شده است. معالاسف ما در دو زمان مبتلاى به دو طائفه بودیم، در یک زمان ما مبتلا بودیم به یک جمعیتى که قرآن را وقتى که نگاه مىکردند و تفسیر مىکردند، تاویل مىکردند، اصلاً راجع به آن جهت بعد مادیش، بعد دنیائیش توجه نداشتند، تمام را بر مىگرداندند به یک معنویاتى حتى قتال وقتى که در قرآن واقع شده بود - قتال با مشرکین - اینها قتال - با نفس - را تاویل به قتال با نفس مىکردند، چیزهائى که مربوط به زندگى دنیائى بود تاویل مى کردند به معنویات.
اینها یک بعد از قرآن را ادراک کرده بودند و آن بعد معنویش البته به طریق ناقص، آن بعد معنویش بود و همه جهات را به همین بعد بر مىگرداندند و ما بعدها مبتلا شدیم یک عکسالعملى در مقابل او که فعلا الان هست و از مدتى پیش این معنا تحقق پیدا کرده که در مقابل آن طائفهاى که قرآن را و احادیث را تاویل مىکردند به ماوراى طبیعت و به این زندگى دنیا اصلاً توجه نداشتند، به حکومت اسلامى توجه نداشتند و به جهاتى که مربوط به زندگى است توجه نداشتند، این طائفه دوم عکس کردند، معنویات را فداى مادیات کردند آنها مادیات را فداى معنویات کرده بودند و اینها معنویات را فداى مادیات کردند، هر آیهاى که دستشان مىرسد و بتوانند، تعبیر مىکنند به یک امر دنیائى، کانه ماوراى دنیا چیزى نیست. آنها کانه در نظرشان ماوراى عالم غیب چیزى نبود. آنها در یک حدودى که خودشان داشتند درست بود حرفشان، اینها اعتقادشان این است یا مسائلى که طرح مىکنند این است که ماوراى این عالم خبرى نیست همه این مسائل را فداى همین عالم مىکنند.
نیل به دموکراسى و مادیات، تاویل نادرستى از خواستههاى ملت ایران
شما مىبینید حتى در اعمالى که از مردم صادر مىشود در این نهضتى که همه قشرها شریک بودند شما از مرکز که تهران است بگیرید بروید از آن طرف تا آخر، از آن طرف هم تا آخر، از آن طرف هم تا آخر، از آن طرف هم تا آخر، یک وقت تمام مردم راجع به یک مطلب قیام کردند همه با هم همصدا شدند، صدا چه بود؟ صدا این بود که ما جمهورى اسلامى مىخواهیم، ما این رژیم را نمىخواهیم و ما اسلام را مىخواهیم. همه همصدا یک مطلب مىگفتند بچه کوچکى که تازه رفته بود در دبستان یا قبل از آن هم بود همین مطلب را مىگفت، آن مریض پیرمردى هم که در بیمارستان خوابیده بود او هم همین را مىگفت. پشتبامها هم وقتى که مىرفتید همهاش الله اکبر بود واز اسلام بود. لکن اینها همین
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 10 صفحه : 274